یاد خاطرات تلخ جاهلیت وشیرینی هنگامه ی بعثت
سلام دوستان
عید بعثت خاتم الانبیا،محمد مصطفی(ص)بر پیروانش مبارک
او رسالت حق رابابانگی رساتبلیغ کردوخلق راازعذاب الهی بیم داددرحالی که راه وروش خودراازراه وروش مشرکان جدا ساخته بود،باتازیانه ی انذار،گرده ی آنان رانواخت،به گونه ای که راه نفس کشیدن آنان رابست؛ودرهمین هنگام،باحکمت واندرزنیکو،مردم رابه راه پروردگارش فرا می خواند،بتهارا می شکست وشوکت بت پرستان رادرهم می ریخت،تاآنگاه که هیبت آنان را فروریخت وجمعشان راازهم گسیخت واز رویارویی بااوگریختند.وصبح ایمان ،ازافق تاریک شرک بدمید حقیقت ناب(توحید خالص)،نقاب از چهره برگرفت.پیشوای دین به سخن درآمد وزبان اهریمنان،لال شدونعره هاشان خاموش گشت ودون مایگان منافق،سقوط کردند،وگره های کورکفر ونفاق،گشوده گشت وشماکلمه اخلاص(لااله الاالله)راهمراه با برخی مهاجران سپیدروی وعفیف[اهل بیت؛گروهی که خداوند،پلیدی وپلشتی راازساحت وجودشان زدودوپاک وپاکیزشان گردانید]،برزبان راندید.درحالی که «برلبه ی پرتگاه آتش بودید»وباخواری وذلت،زندگی می کردیدوازکمی وقلت وذلت،مانندشربت آبی بودید که تشنه بیاشامد،ولقمه هرخورنده وشکار هردرنده ولگدکوب هررونده بودید.نوشیدنیتان،آب گندیده وناگوار وخوردنیتان،پوست جانوران مرداربودومردمانی پست؛ترسان ازهمسایگان مشرک که شمارابربایند.[۱]
1.پیامبر اکرم(ص)درمنحط ترین جوامع انسانی از نظر«فکری—دینی»به پاخاست وحصارسنگین جهان پیش از اسلام رادرهم کوبیدودرفضای تاریک شرک ونفاق وهوسهای گوناگون وعقایدمتعدد،بانگ توحید راسردادوصبح ایمان رااز افق تاریک کفر،آشکارکرد.علی(ع)دراین باره میگوید:
دراین روزگار[روزگار بعثت]،مردم روی زمین،دارای ملتهای پراکنده وهوسهای گوناگون وعقاید متعددی بودندگروهی خدارابه اسامی دلخواه خودمی نامیدند،وگروهی به غیرخداتوجه داشتندسپس،خداوندبه وسیله ی محمد(ص)آنان راازگمراهی نجات دادوبه وسیله ی شخصیت او،آنان راازنادانی رهای بخشید.[۲]
2.هدف ازاین خیزش الهی وقیام انسانی،درگیر شدن وافتادن باشرکها،خرافه ها،جهالتها،ودرنهایت،شکستن صولت واقتداربتهاومتولیان آنها،ونیز درآوردن صبح ایمان ،از افق این تاریکی هابود ،تااینکه توحیدخالص وحقیقت ناب،نقاب از چهره برون افکندومردمان،درپرتوی روشنایی،توحیدوایمان به خدای یگانه،ازتشتت وپراکندگی برهیدندوجامعه ای انسانی،برمحوریت ایمان وهدایت،شکل گرفت.
[۱]-سوره انفال،آیه26.
[۲]-ابن میثم بحرانی،میثم بن علی،شرح نهج البلاغه،ج1،ص199.
منبع
کتاب سحرسخن واعجاز اندیشه