سلام دوستان عزیز
امیدوارم همیشه شاد وپر انرژی باشید.
دوستان هفته پیش به ما خبر دادند که سه شنبه هفته آینده مسابقه ی رنگینک در مدرسه برگزار میشود لطفا آماده باشیدواما سه شنبه که استاد درس اصول فقه برای ما امتحان مشخص کرده بود وبابچه ها بحث این بود که چگونه امتحان را لغو کنیم وبا خیال راحت به مسابقه بپردازیم بعدازتمام شدن کلاس نحو عالی همه با هم گفتیم با استاد اصول حرف بزنیم وامتحان را لغو کنیم وهمگی استاد را محاصره کردیم وگفتیم تا امتحان را لغو نکنید ما نمیرویم استاد هم بنده خدا دید که چاره ای جز لغو ندارد استاد گفت خانوما از مسابقه عقب نمانید…با این صحبت با دوستان به طرف آشپز خانه حوزه رفتیم مسابقه رنگینک به صورت کلاسی وگروهی بود،وقتی وارد حیاط شدیم بچه های کلاس هارا میدید که با شور وهیجان خاصی مشغول به درست کردن رنگینک هستند
وما را به پایه چهارم حوزه میشناسند که سال تحصیلی جاری را خیلی با شور وشعف شروع کردیم وتمام حوزه از دیدن بچه های کلاس ما تعجب می کنند قبل از شروع برگی کاغذ به مادادند که بر رویش نوشته بود پایه چهارم که در جایی ثابت قرار دهیم تا با این کاغذ معرفی شویم وما جایی ثابت را به جز پشت سر یکی از دوستان نیافتیم وکاغذرا به چادرش متصل کردیم وبچه ها با دیدن ایشان شروع به خنده میکردند.
یکی از دوستان شروع به تفت دادن آرد در روغن کرد ویکی دیگر هم رفت وقهوه دم کرد برای انرژی بیشتر و اذیت کردن البته بیشتر شبیه چایی بود فقط بوی قهوه میداد وموضوع خنده برای ما هشت نفر فراهم شد که آیا این چایی است یا قهوه؟؟
بعد از گذشت بیست دقیقه رنگ آرد ی که در روغن شناور بود به رنگ قهوه ای روشن درآمد وحالا آماده ریختن بر روی رطب های از قبل آماده که هسته های آن را خارج کرده و به جای آن مغز گردو قرار داده شده میریزیم تا تمام رطب ها را بپوشاند بعد با شکر آسیاب شده روی آن را میپوشانیم تا سطح آن سفید شود.
و بعد با هرچیز که دوست داشتیم روی آن را تزئین میکنیم البته در این میان شوخی ها تمامی ندارد و اذیت های شیرین وبه یاد ماندنی که چندتا از آنها این بود که اجاز نگاه کردن به سینی رنگینک را به هیچ کس جز بچه های کلاس خودمان نمیدادیم و به آنها میگفتیم میخواهید نوع تزیین مارا تقلید کنید وبه همه میگفتیم دارچین برای تزئین میخواهید وبعد می گفتیم فلفل قرمز بده تا به جای دارچین به کلاس های دیگر بدهیم (مزاح بود تا بین پایه ها موجب خنده شود. )تا اینکه سینی رنگینک آماده شرکت در مسابقه شد
در این میان دوستان گفتند میخواهیم کاری انجام دهیم هدیه ای برای کلاس خودمان تهیه کردیم و مانند هدیه بزرگی که برای کلاس برنده در نظر گرفته بودند کادو کردند
و با اجازه از مدیر حوزه ودر خواست از ایشان که اگر ما بازنده شدیم شما این هدیه را به پایه چهارم دهید،منظورکلاس خودمان است واما مسابقه بعد از چیدن رنگینک ها بروی میز مسابقه در کنار هدیه بزرگ ویکنفر از هر کلاس برای دفاع از رنگینک که ملاک مسابقه این بود کدام رنگینک تزیین زیبا ولی با هزینه کم درست شده است؟که رنگینک ما در این مرحله نیز سربلند بیرون آمد .و بعد شروع به رای گیری از تمام طلاب شروع شد ،که کدام رنگینک را میپسندید ؟؟
البته کادر فرهنگی واساتید هم در این مسابقه شرکت داشتند رای گیری تمام شد و قلب ها تند تند می تپید که چه پایه ای برنده مسابقه است؟جایزه بزرگ چیست؟که با شروع خواندن آرا همه سکوت کردن و اعلام میشود پایه چهارم با 49رأی برنده شدند ما همین که شنیدیم شروع به شادمانی کردیم و برای گرفتن جایزه ایستاده بودیم جایزه را از دست مدیر مدرسه خانم قره خانی دریافت کردیم و همان جایزه هم که خودمان برای خودمان تهیه کردیم گرفتیم وهمه میخندیند که چرا ما دوتا جایزه گرفتیم موضوع را فهمیدند کلی به بچه های کلاس ما خندیدند و حالا نوبت باز کردن هدیه ها بود ،جایزه بزرگ میدانید چه بود؟ یک جعبه موز بود اول کلی تعجب کردیم وخندیدیم که برای یک جعبه موز تلاش کردیم همه خوشحال که برنده شدیم وهمین جایزه راهم از دست ندادیم که ما موز هارا به عنوان شیرینی برنده شدن بین طلاب مدرسه پخش کردیم و بعد هدیه کوچک را باز کردیم که یک بسته پفک بود که مختص بچه های کلاس خودمان بود وبعد دوباره با دوستان در کلاس جمع شدیم
وبه جای شما دوستان پفک وموز و رنگینک خوردیم… و کلاس اصول تعطیل شد… الحمدلله… و یک اتفاق زیبای دیگر امروز این بود که یکی از کودکستان های سطح شهر برای بازدید از حوزه آمده بودند که با دیدنشان خاطرات دوران کودکی برایمان یادآوری شد.
و کلام آخر هرکس دوست دارد رنگینک بخورد به شهرما سفر کند …