آگاه باشید!همانا آخرین امام،مهدی قائم از ما است.
آگاه باشید!اوبرهمه ی ادیان پیروز خواهد شد.
آگاه باشید!او انتقام گیرنده از ستمگران است.
آگاه باشید!او فتح کننده ی دژها وویران کننده ی آن ها است.
آگاه باشید!او بر همه طوایف وقبایل اهل شرک غلبه یافته وآنها را هدایت کند.
آگاه باشید!ااوگیرنده خون بهای همه ی اولیای خدا است.
آگاه باشید!او یاری کنند ه ی دین خدا است.
آگاه باشید!او جرعه نوش و پیمانه گیر از دریای بی کران است.
آگاه باشید!او هر صاحب فضیلتی را به مقدار فضیلتش وهر نادانی را به قدر نادانی اش نشان دهد وعلامت نهد.
آگاه باشید!او برگزیده وانتخاب شده ی خداوند تبارک وتعالی است.
آگاه باشید!او وارث همه علوم و احاطه دارنده بر همه ی فهم ها وادراک ها است.
آگاه باشید!او حکایت از پروردگارش کند واز او خبر دهد و نشانه های او را برافراشته سازد.
آگاه باشید!او راه یافته واستوار است.
آگاه باشید!او است که همه ی امور مردم به او واگذار شده است.
آگاه باشید!اوست که پیشینیان از قرن ها پیش به ظهور او بشارت داده اند.
آگاه باشید!اوست حجت باقی خداوند وپس از او حجتی نخواهد بود.حقی مگر با او ونوری جز نزد او نیست.
آگاه باشید!کسی بر او چیره نخواهد شد وبر او پیروز نگردد.
آگاه باشید!او ولی خدا در زمین وداور اودرمیان خلق و امانت دار او در امور نهان وآشکار او است.
منبع:
خطبه غدیر،ص57و59
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟
اللهم عجل لولیک الفرج…
آقاســـــــــلام!بازمنــم ،خاک پایــــتان .
دیـــوانه ای که لک زده قلبــــش برایــــــتان !
در این کلاس ســــرد حضور تو واجب است
این بار چندم است که استاد غایب است ؟
نرگس شکفتــــه است تو را داد می زنـــد
آقا بیا که فاصـــــله فــــــریاد می زنــــــــد
این روزها نمی شــــــــــــود اندوهگین نبود
دلــــــواپس نهایــــــــت تلخ زمیــــــــن نبود
آقا دلم عجیب تو را درد می کشـــــــد
مدام واژه ی « بر گرد » می کشـد
امضاء : دو چشم خیس و دلی در هوایتـــان ،
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتــــــــــان . . .
وجه اشتراک حاکمیت امام عصر و زمان علیه السلام با سیره جدش امیر المؤمین علیه السلام:
رفاه اقتصادی مردم و رفع شکاف طبقاتی
تلاش برای تأمین رفاه عمومی و پاسخ گویی به نیازهای مادی که زمینه ساز ارضای سایر نیازهای اجتماعی هستند، جهت دستیابی به سعادت و آرامش واقعی، به صورت هدفی مهم، پیوسته مورد عنایت اسلام و نظام دینی بوده است. که می توان از خلال احکام اقتصادی اسلام و تمهیداتی که برای توزیع عادلانه ثروت و امکانات بین همگان و رفع گرفتاری ها و رنج های مردم، پیش بینی شده است، مشاهده کرد.
فقر و تنگدستی مردم موجب پایین آمدن آستانه تحمل مردم می شود لذا هرج و مرج ناشی از فقر مالی زمام حکومت را تهدید می کند. امام علی علیه السلام برای رفاه حال مردم و برطرف کردن مشکلات اقتصادی مردم در نامه ای به کارگزاران بیت المال می فرمایند:
«همانا شما خزانه¬داران مردم و نمایندگان ملت و سفیران پیشوایان هستید، هرگز کسی را از نیازمندی او باز ندارید و از خواسته مشروعش محروم نسازید»(1)
یکى از ويژگى هاى حكومت عدالت گستر حضرت مهدى -عجل الله تعالی فرجه- فراهم نمودن رفاه و آسايش مردم است، رسول اكرم صلى الله عليه وآله در ضمن روايتى مى فرمايد:
«تنعم فيه أمتي نعمة لم ينعموه مثلها قط تؤتي الأرض أكلها و لا تدخر منهم شيئا و المال يومئذ كدوس يقوم الرجل فيقول يا مهدي أعطني فيقول خذه ؛ آن چنان در ميان امت من و فور نعمت مى شود كه مثل آن هرگز نبوده است، زمين گنج ها و ميوه هاى خود را آشكار مى سازد، و مال و ثروت همچون چيزى است كه زير دست و پا افتاده باشد».
«تظهر له الكنوز ولا يبقى فى الارض خراب الاّ يعمّره ؛ تمام معادن و گنج هاى زير زمين در حكومت او آشكار و استخراج مى شود و در روى زمين مخروبه باقى نمی ماند مگر آن كه به و سيله آن حضرت آباد مى شود». (2)
رسول اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايد:
«و تخرج الارض نباتها و يعطى المال و تكثر الماشيه ؛ زمين همه نباتات خود را مى روياند و دام ها فراوان مى شوند. رفاه اقتصادى و زيادى نعمت هاى الهى در حدّى مى رسد كه مردم تماماً بى نياز مى شوند و كسى براى صدقه و انفاق خود، شخص نيازمندى راپيدا نمى كند تا به او انفاق نمايد چرا كه همه مردم خود كفا و بى نيازند ». (3)
از این روایات استفاده می شود:
1. بر قراری رفاه اقتصادی در زمان حکومت حضرت؛
2. اکمال نعمت های مادی خداوند.
منبع
1- نهج البلاغه، نامه53.
2- منتخب الاثر، ص 482
3- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص 390.
انقدر به این مصیبت عادت کرده ام که مصیبت بودنش را به کلی از یاد برده ام !دردش را احساس نمیکنم و این خود مصیبتی بالا تر است . مد پیش تر از اینها قلب خودرا به دیگران سپرده ام و سر به سرای دیگری نهاده ام و حق هم دارم که یادش نباشم ،چرا که قلب تنها برای یک نفر جای دارد که اگر یکی اید دیگری رود ! زمانی برای درمان دردی می اندیشم که دردش را حس کنم .اگر بدنم بیماری بی درمانی دارم دست به دعا بر میدارم و در اندیشه ی درمانش می شوم اما اصلا نمیدان چه بر سرم آمده است بزرگترین درد و مصیبت بر سرم آمده اما به کلی از آن غافلم و به خیال خود هم نمی اورم غیبت امام زمان (عج) انقدر طولانی شده که فکر می کنم تا دنیا بوده و خواهد بود باید این گونه باشد چه بسا اینگونه بیندیشم که امام زمان (عج) به این زودی ها نمی اید و فرزندانم هم در زمان غیبت خواهند بود اگر جز این می انگاشتم غیبتش را مصیبت میخواندم و صبح تا به شام چشم به راهش میبودم .
چه تعداد از شیعیا عالم به این در به عنوان مصیبت مینگرند اگر غیبت را مصیبت ندانیم و دردش را حس نکنیم برای برطرف شدنش هم دعا نمیکنیم .
خود امام زمان (عج) فرمودند آنچه سبب میشود تا ما از چشمان اینان غایب باشیم و دستشان به ما نرسد همان گناهانی است که از آنان به ما میرسد و ما اینکه شیعیانمان چنین می کنند در رنج و اندوهیم.
هنوز کسی دغدغه ی آمدنت را ندارد هنوز کسی غم شما را به دوش نمیکشد هنوز کسی یک شب برای درد شما اشک نمیریزد .
گزیده ای از کتاب شب های بی قراری (فراموش شده ،ص۳۴)