دورغ گفتن در کجا جایز است؟
دروغ گفتن در کجا جایز است؟
از پای صحبتهای حاج آقا مجتهدی تهرانی به این مساله ميرسیم که دروغ گفتن در 3 جا جایز شمرده شده است: 1- اصلاح بین دو نفری که قهرند؛ 2- دروغ در جنگ؛ 3- دروغ به زن
ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم
ما باید یک کاری کنیم مردم با هم رفیق بشوند. اگر یک کاری کنیم که مردم با هم قهر کنند، سخنچینی کنیم یا اختلاف بیندازیم بین افراد این خوب نیست، تا میتوانید یک کاری کنید مردم را به هم آشتی بدهید.
دروغ گفتن براي آشتی دادن 2 نفر
اگر کسانی با هم قهرند شما میتوانید دروغ بگویید. جایز است آدم دروغ بگوید دو نفر را با هم آشتی بدهد. امام صادق(ع) فرمودند: برو به فلانی اینطور بگو. راوی میگوید: من خودم کمی رويش بگذارم به دروغ ایرادی ندارد؟ فرمود: نه، بگو تا اینها با هم آشتی کنند.
دو نفر با هم قهرند برو بگو فلانی از تو خیلی تعریف میکرد با اینکه فحش میداد، شما بگو تعریف میکرد. به دیگری هم بگو فلانی از این کدورتی که بین شما پیدا شده خیلی ناراحت است همهاش میگوید کاش یک جوری میشد و صلح میشد بین ما.
قدیمها امثال حاج محمد حسین سعیدیانها اگر بین زن و شوهری اختلاف بود چهار تا از فامیلهای زن چهارتا از فامیلهای مرد میرفتند و صلح میدادند به طلاق کارشان نمیکشید، اما الان نه؛ سریع طلاق میگیرند.
باید چهار تا بزرگ دنیا دیده بشینند بین اینها را آشتی بدهند. ببینند رمز اختلاف چیست؟ از کجا اینها با هم اختلاف دارند آن را اصلاح کنند. اگر مثلا زن میگوید شوهرم پول ندارد کمکش کنید بگویید مثلا کرایه خانهات را من میدهم، یه کاری کنید اینها طلاق ندهند همدیگر را.
طلاق عرش خدا را به لرزه میآورد
در روایت داریم که طلاق عرش خدا را به لرزه میآورد. غالب اینهایی که معتاد شدند، غالب اینهایی که فراری شدند، غالب اینهایی که پناهنده به ممالک خارج شدند اینها برای همین است که زن و شوهر طلاق گرفتند بچهها هم غالبا خراب شدند.
با اینکه دادگاه خانواده خیلی هم کمک میکنند که اینها طلاق نگيرند اما قدیمیها بهتر بودند. اداری نبودند، خود مردم اینها را آشتی میدادند کار به دادگاه خانواده و دولت نمیکشید. بیشتر زنها از نداری شوهرشان، از بیخانگی شوهرشان میروند شکایت میکنند طلاق میگیرند. مردمی که تمکن مالی دارند زیر بغل اینها را بگیرند.
دروغ حضرت قاسم(ع) در ميدان جنگ
در میدان جنگ ازرق شامی از شجاعان نامدار بود. به او گفتند برو به جنگ حضرت قاسم(ع)، به او برخورد، به یک سرلشگر بگویند برو به جنگ یک بچه 13 ساله. چهار تا پسر داشت، یکی از پسرانش رفت، حضرت قاسم(ع) او را به جهنم فرستاد. دومی را فرستاد او هم برنگشت، سومی، چهارمی هم برنگشت.
عصبانی شد، خودش آمد مقابل حضرت قاسم(ع). حضرت قاسم یک دروغ اینجا گفت. فرمودند که عجب شجاعی هستی به جنگ من آمدی چرا تک اسبت را نبستی. تک اسب چیزی است که زین را روی آن میبندند. رویش رو برگرداند ببیند که تک اسبش را بسته یا نه شمشیر را زد.
ما طلبه بودیم میرفتیم منبر میگفتند آقا از شجاعت بگو امام حسین را نکش بیا پایین. این داستان را که من گفتم خیلی خوششان میآید.
دروغ گفتن به زن برای جلب محبت او
به زنش هم آدم میتواند دروغ بگوید. میگوید طلا میخواهم بگو چشم. چادر میخواهم، چشم. مشهد میخواهم، چشم. امریکا میخواهم، چشم. برای این که چشمش را به دست بیاوری هی دروغ بگو. او هم که نمیداند تو دروغ میگویی محبت شما میرود در دلش.
بعضیها ناشیاند زن که میگیرند همهاش راست میگویند. میگویند ندارم. مگر پدرت کیست؟ مادرت کیست؟ مگر تو نمیدانستی من ندارم چرا زن من شدی؟ دروغ بگو تا محبتت در دل زنت برود.
براي اصلاح امر دروغ بگوييد نه براي فساد در زمين
پس کاری که سبب فساد است نکنید، یک کاری کنید که اصلاح کنید بین مردم را، کاری نکنید که مردم با هم قهر کنند. لذا اوایل انقلاب یک دسته را به عنوان مفسد فیالارض اعدام میکردند. میگفتند اینها مفسد فیالارضاند یک کاری میکنند که انقلاب را بکوبند.
در مذمت کسانی که در زمین فساد میکنند حالا یا در بین افراد یا در خود مملکت بین مسلمانها. این یکی از کارهای زشت است که آدم یک کاری کند که مردم با هم اختلاف پیدا کنند اما هرچه میتوانید یک کاری کنید مردم با هم دوست بشوند.
چرا انقدر به صله رحم سفارش شده است؟
چرا اینقدر سفارش شده به صله رحم برای اینکه با هم بروید و بیایید؟ چرا سفارش شده به دید و بازدید؟ دیدن مومن بروید. دیدن زوار بروید. ما بچه بودم حتی از قم کسی میآمد میرفتند دیدنش.
قدیمها مادرم میگفت ما با کجاوه یک هفته میرفتیم ده روز هم قصد میکردیم. حالا آقا میرود مشهد بر میگردد به خانم میگوید ناهار بیاور میگوید ناهار هنوز دم نکشیده.
اینها همه برای این است که مسلمانها همه با هم دوست بشوند. حالا همه با هم قهرند. برادر با خواهر قهر است. غالب فامیلها با هم قهرند. غریبه که هیچ. این دستور اسلام نیست.
انسان باایمان، روحی مطمئن، اعصابی آرام و قلبی سالم دارد.
استاد شهید مرتضی مطهری