اعتراف می کنم!
سلام دوستان
چند وقتی بود که نه در کوثرنت فعالیت داشتم ونه کوثربلاگ …
هر بار به خودم قول می دادم که اول تجربه ی سفر تبلیغی ایام اعتکاف 95 را بنویسم بعد اعتکاف 96 و تمام اتفاق های که برایم رقم می خورد ولی به دلیل امتحانات یا بهتر بگویم خستگی وبی انگیز گی که به من دست داده بود …
دیگر توانم روز به روز کمتر می شد و توان ایستادگی در مقابلش را نداشتم .بی انگیز گی چیز بدی است هم تفکرت وهم قلمت را می خشکاند. سه هفته بود به دلیل امتحانات مداوم وعده های غذایی از سه به یک وعده و ساعت خواب از چند ساعت به دوساعت در طول شبانه روز می رسید . تصمیم گرفتم امتحان فقه را نخوانم.ولی باز کتاب را به دست می گیرم وبه اجبار می خوانم .
یک روز از روی اینکه داخل شبکه کوثرنت چه خبر است وارد شبکه شدم ،صندوق پیام پر از منشن ودر بین منشن ها نگاه می کنم و فقط به منشن اساتید پاسخ میدهم و یک گروه درست شده وبا منشن استاد وارد گروه فارسی نویسان می شوم و داخل گروه خبر هایی بود که باعث شد امتحان فقه با وجود تکلیفی که بر عهده ام بود خوب بخوانم واز زمان نهایت استفاده را ببرم و با کمک استاد تکلیفم را انجام دهم.خدا را شکر می کنم که هیچ وقت تنهایم نمی گذارد.
همایش های فضای مجازی خیلی خوب و امید دهنده است. باعث می شود که دیداری با دوستان قدیمی داشته باشیم و هم محفل آشنایی با دوستان جدید می شود .
اولین تجربه من در اجرای برنامه همایش هم رقم خورد واز اساتید بزرگوار عذر خواهی می کنم .
از اساتید محترم و هیات همراه برای زحمات بی وقفه متشکرم.