" سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ"
در محضر علامه طباطبایی
” سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ”
در مفردات گفته: كلمه” سلام” و” سلامت” به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است.
پس جمله” سلام هى” اشاره است به اينكه عنايت الهى تعلق گرفته است به اينكه رحمتش شامل همه آن بندگانى بشود كه به سوى او روى مىآورند، و نيز به اينكه در خصوص شب قدر باب نقمتش و عذابش بسته باشد، به اين معنا كه عذابى جديد نفرستد. و لازمه اين معنا آن است كه طبعا در آن شب كيد شيطانها هم مؤثر واقع نشود، هم چنان كه در بعضى از روايات هم به اين معنا اشاره رفته است.
ولى بعضى از مفسرين گفتهاند: مراد از كلمه” سلام” اين است كه: در آن شب ملائكه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند سلام مىدهند. برگشت اين معنا هم به همان معناى اول است و اين دو آيه يعنى آيه” تنزل الملائكة و الروح” تا آخر سوره در معناى تفسيرى است براى آيه قبلى كه مىفرمود” لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ".
در مجمع است كه از ابن عباس از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود: وقتى شب قدر مىشود ملائكهاى كه ساكن در سدرة المنتهى هستند و جبرئيل يكى از ايشان است نازل مىشوند، در حالى كه جبرئيل به اتفاق ساير سكان نامبرده پرچمهايى را به همراه دارند، يك پرچم بالاى قبر من، و يكى بر بالاى بيت المقدس، و پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طور سينا نصب مىكنند، و هيچ مؤمن و مؤمنهاى در اين نقاط نمىماند مگر آنكه جبرئيل به او سلام مىكند، مگر كسى كه دائم الخمر و يا معتاد به خوردن گوشت خوك و يا زعفران ماليدن به بدن خود باشد .