1- آیه اذن واعیه
«لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ » (حاقه/12)
حافظ ابونعیم در “حلیه الاولیا” از رسول خدا (ص) روایت کرده است که فرمود: ای علی، خداوند عز و جل مرا امر کرده که تو را به خود نزدیک کنم و به تو تعلیم دهم تا حفظ کنی، سپس این آیه نازل شد.
قاضی عضدایجی در کتاب “مواقف” نوشته است: بیشتر مفسران درباره آیه فوق الذکر عقیده دارند که منظور علی علیه السلام است.
2- آیه تطهیر
«إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (احزاب/33)
آیه شریفه در قالب روایاتی متعدد و متواتر در منابع شیعه و اهل سنت است. پیامبر رحمت (ص) مدتها پس از نزول این به خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها می رفتند و در کنار درب خانه می ایستادند و اهل خانه را با صدای بلند “یا اهل البیت” صدا می زدند تا اهل این خانه را به دیگران این گونه معرفی نمایند.
3- آیه مودت
«ْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ » (شوری/23)
در منابع شیعه و سنی پیرامون این آیه شریفه روایات متعددی در رابطه با دوستی و محبت به اهل بیت پیامبر آمده است که در آن پیامبر گرامی اسلام (ص) امت خود را به امر فراخوانده و تنها مزد رسالت خود را به فرمان الهی در آن دانسته است
1- آیه استغفار
«وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلإخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالإيمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ » (حشر/10)
ابن ابی الحدید در کتاب “شرح نهج البلاغه خود از عبدالله بن عباس نقل می کند: خداوند در قرآن طبق آیه “پروردگارا، ما و برادرانمان را که در ایمان برما پیشی گرفتند بیامرز” طلب مغفرت برای علی علیه السلام را بر همه مسلمانان واجب کرده است. از این رو هر کس پس از علی علیه السلام مسلمان شده و یا می شود باید برای علی علیه السلام طلب مغفرت کند.
2- آیه صراط المستقیم
«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ » (حمد/6)
ثعلبی در کتاب “الکشف و البیان” درباره آیه صراط از مسلم بن حیان نقل کرده است: شنیدم که می گفت: منظور از صراط مستقیم، راه محمد (ص) و آل اوست.
همچنین خورازمی در کتاب “مناقب” در این باره می نویسد: دو راه بیشتر وجود ندارد؛ راهی در دنیا و راهی در آخرت؛ اما راه دنیا علی بن ابی طالب علیه السلام است و راه آخرت پل جهنم است. هر کس راه دنیا را بشناسد، از راه آخرت گذر می کند.
3- آیه انفاق در سر و نهان
«الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ » (بقره/274)
بسیاری از عالمان اهل سنت در کتب تفاسیر خویش این روایت را نقل کرده اند: روزی امیرالمومنین علی علیه السلام چهار درهم داشت؛ یک درهم را شبانه، درهم دیگر را در روز، دیگری را مخفیانه و آخری را آشکارا صدقه داد. در این هنگام خداوند این آیه کریمه را در شان او نازل کرد.
منبع: به نقل از الغدیر ج3 و 8
♦️در یکی از ملاقات های عمومی آقا، جمعیت فشردهای توی حسینیه نِشسته بودن و به صحبتای ایشون گوش میدادن. من جلوی جمعیت، بین آقا و صف اوّل وایساده بودم.
اون روز، بین سخنرانی حضرت آقا، بارها نگاهم به پیرمرد لاغراندامی افتاد که شبکلاه سبزی به سر داشت و شال سبزی هم به کمرش.
تا سخنرانی آقا تموم شد، بلند شد و خیز برداشت طرف من و بلند گفت: «میخوام دست آقا رو ببوسم» امان نداد و خواست به سمت آقا برود که راه اون رو بستم. عصبی شد و تند گفت: «اوهووووی….چیه؟! میخوام آقا رو از نزدیک زیارت کنم. مثل اینکه ما از یه جد هستیم» صورت پیرمرد، انگار دریا، پرتلاطم و طوفانی میزد. کمکم، داشت از کوره در میرفت که شنیدم آقا گفتن: «اشکال نداره، بذار سید تشریف بیاره جلو» نفهمیدم تو اون جمعیت آقا چطور متوجه پیرمرد شد. خودم رو کنار کِشیدم. پیرمرد نگاهی به من انداخت و بعد، انگار که پشت حریف قَدَری رو به خاک رسونده باشه، با عجله، راه افتاد به سمت آقا.
♦️پشت سرش با فاصله کمی حرکت کردم. هنوز دو سه قدم برنداشته بود که پاش به پشت گلیم حسینیه گیر کرد و زمین خورد.
اومدم از زمین بلندش کنم که برگشت و جلوی آقا و جمعیت محکم کوبید توی گوشم و گفت: «به من پشت پا می زنی؟» سیلیاش، انگار برق 220 ولت خشکم کرد.
توی شوک بودم که آقا رو رو به روی خودم دیدم. به خودم که اومدم، آقا دست گذاشت پشت سرم و جای سیلی پیرمرد رو روی صورتم بوسید و گفت: «سوءتفاهم شده. به خاطر جدّش، فاطمه زهرا، ببخش!» درد سیلی همونموقع رفع شد.
♦️بعد سالها، هنوز جای بوسه گرم آقا رو روی صورتم حس میکنم.»
برگرفته از کتاب «حافظ هفت»
شعری درباره ی بزرگواری امام هادی(علیه السلام)
بگفت تا متوکل زنی از نسل عرب
که یا امیر! منم دختر علی، زینب
حسن برادر و زهراست مادرم به نسب
ز آسمان ولایت منم همان کوکب
خلایق از سخن او به حیرت افتادند
که قصه را به امام دهم خبر دادند
امام آمد و اول نصیحتش فرمود
ولی نداشت نصیحت برای آن زن سود
ولی حق که به جان و تنش سلام و درود
گشود غنچه لب را بدو چنین فرمود
که گوشت بدن پاک اهل بیت کرام
بود به حکم خدا بر هر درنده حرام
به راستی اگر دعوی است در گفتار
به جانب قفس شیرها قدم بگذار
سخن بگوی به آنان نشانشان به کنار
بگفت ای به بزرگیت کرده حق اقرار
اگر که صدق بود گفته ات زمن بشنو
به جانب قفس شیرها تو اول رو
از این سخن متوکل شدی بس دلشاد
ولی امام که جان جهان فدایش باد
به جانب قفس شیرها قدم بنهاد
چو چشم شیران به روی حضرتش افتاد
به خاک مقدمش از عجز و لابه افتادند
سرشک ریخته صورت به پاش بنهادند
کنار خویش چو روی امام را دیدند
بگرد یوسف زهرا هماره گردیدند
سرشک شوق چو باران ز دیده باریدند
گل وصال زگلزار حسن او چیدند
یکی از آنان با حضرتش سخن می گفت
ز رنج پیری و احوال ضعف تن می گفت
که ای ولی الهی اگر چه من شیرم
ولی زکثرت سن افتاده و پیرم
ز رنج پیری در این قفس زمین گیرم
زبس گرسنه به سر می برم ز جان سیرم
ز شیرهای جوانتر بخواه ای سرور
که وقت خوردن طعمه، به من کنند نظر
امام گفت بود تا گرسنه این حیوان
به سوی طعمه نیایند شیرهای جوان
قدم نهاد بردن از قفس لب خندان
فتاد زن به قدم های حضرتش گریان
که ای ولی خدا شرمگین و منفعلم
نه زینبم، منما پیش دیگران خجلتم
شنیده ام متوکل که سخت گشت حقیر
تو گوی از حسد آمد به سینه وی تیر
بگفت آن زن بیچاره را کنند اسیر
برند جانب شیران به جرم این تزویر
فرستاده به حالش نظاره می کردند
که شیرها تن او پاره پاره می کردند
سلام دوستان عزیز
ابتدا سالروز ولادت مولای شیعیان امام علی النقی؛ امام هادی(علیه السلام)و بازگشایی حوزه علمیه را به خواهران طلبه تبریک عرض میکنم ان شاءالله اول تهذیب نفس همراه با نشاط وبعد فراگیری علوم داشته باشند.
در حوزه علمیه حضرت نرگس (سلام الله علیها) برگزرار شد مراسم بازگشایی حوزه توسط مدیر حوزه سرکار خانم قره خانی،ایشان فرمودند: ورود به حوزه مانند نسیم رحمت وفرصتی است که به سوی هرکسی نمی وزد.