چک سی میلیونی بابت خرید جایگاه اجتماعی
وارد یک فروشگاه زنجیرهای میشوم که چندماه بیشتر از افتتاحش نگذشته است.
طبقههای زیبا، پراز اجناس مختلف از پفک تا شیر و گلاب و اسباب بازی.
در کنار هر قفسه خانمی ایستاده که در مورد محصولات درون قفسهها توضیح میدهد و در انتخاب به من کمک میکرد.
در دلم گفتم چقدر خوب که بیشتر کارکنانش خانم هستند و جو را برای امثال من مهیا میکند که به راحتی انتخاب کنم، نمیدانم در کجای بحث بود که از خانم فروشنده پرسیدم شما چگونه در اینجا مشغول به کار شدید؟
مقنعهی سورمهای رنگش را با دو دستش مرتب کرد با دوتا نیم سرفه صدایش را صاف کرد و گفت؛ خیلی سخت، اول باید سابقه کار میآوردیم بعد از اینکه در مصاحبهشان قبول شدیم از ما خواستند که یک چک سی میلیون تومانی بیاورید، هنوز کلامش قطع نشده بود با تعجب گفتم: چک آوردید!؟
گفت: بله
سوالات گوناگونی ازش پرسیدم و گفتم؛ پس حتما بیمه و مزایای بیشتری به شما تعلق میگیرد.
گفت: نه، اصلا ما استخدام و به عنوان رسمی نیستیم و بیمه هم نداریم و قرار دادمان به صورت یکساله هست و این چک ۳۰میلیون تومانی هم بابت ضمانتی که در این یکسال اجازه نداریم شغلمان را رها کنیم و در همه صورت در پستمان حاضر شویم.
پرسیدم از ساعت چند بر سرکار میآیید؟
گفت: ما دو شیفیت داریم هفتهای از ساعت ۷/۳۰دقیقه صبح تا ۱۵/۳۰بعد از ظهر و هفتهای از ساعت۱۵/۳۰ دقیقه تا ۱۲شب، که حتی سر پستمان اجازه نشستن هم نداریم و تمام مدت باید بایستیم برای ماهیانه ۵۰۰هزارتومان .
با چرخش چشمانم، نگاهی به سرتاپای خانم کردم و پرسیدم این مقدار حقوق برای جامعه کنونی کم نیست؟
گفت: البته که کم هست اما همین که به عنوان یک زن در اجتماع حضور داریم و از جایگاه اجتماعی برخورداریم خودش برایمان از خانهنشینی بهتر است.
تشکر کردم و اجناس خریداری شده را برداشتم واز فروشگاه خارج شدم اما هنوز به شنیدههایم فکر میکردم.
تحلیل چک۳۰میلیون تومانی بابت اینکه اگر خسته شدی یا هر مشکلی دیگر، اما حق نداری شغلت را رها کنی و تا پای مرگ در پست کاریت حاضر شوی واگر شغلت را رها کردی باید این چک ۳۰میلیونتومانی را پاس کنی، این کسی که نیازمند ماهانه ۵۰۰هزارتومان است هرگز نمیتواند مبلغ این چک را پاس کند!
این یعنی یک نوع بردهداری اما به سبک نوین!
ما در تریخ انواع بردهداری را خواندهایم که چقدر انسانهای ضعیف برای گذراندن روزگار خود مجبورند این قوانینی که توسط کارفرما وضع میشود را بپذیرند.
ناگهان به فکر، تفکرات فمینیستیها افتادم که دم از جایگاه اجتماعی زنان میزنند!
نکند متفکران غربی فکر کردهاند با این کار توانستهاند از جایگاه زنان در اجتماع دفاع و زنان را در جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار کنند و حضور زنان را در جامعه پررنگ کردهاند.
نمیدانم اسمش بردهداری به سبک نوین قرار دهم یا جایگاه اجتماعی زنان، زنانی که باید در خانه همسری و مادری کنند اما با یک چک ۳۰میلیون تومانی مجبور به قبول جایگاه اجتماعی میکنند؟
کجاست آن عزت و احترامی که برای زنان باید قائل شد؟!