بالاترین قدرت درزندگی مداراکردن است وزبون ترین روش درزندگی انتقام گرفتن است.

مهارت های زندگی در دوبخش تشکیل شده است.

اولین کتاب های مهارت های زندگی را غربی ها نوشتند 

مهارت های زندگی بارویکرد دینی

سازمان جهانی بهداشت مهارت های زندگی را چنین تعریف نموده است رفتارسازگارانه باچالش هاوضرورت های زندگی روزمره کنار بیایید.

مهارت های زندگی را به این صورت تعریف می کند یک رویکرد مبنی برتغییررفتارباشکل دهی رفتار که برقرارتوازن میان سه حوزه را مدنظر قرار می دهد که این سه حوزه عبارتنداز؛دانش ،نگرش ،مهارت ها

اگردرتوانمندسازیافراد جامعه بحث دانش ونگرش ومهارت  به صورت تلفیقی مورد توجه قرار  نگیرد یعنی کاهش رفتار پرخطر به دست نمی آید بطورکلی مهارت زندگی عبارتنداز؛

توانایی های که منجر به ارتقاعی بهداشت روانی رفتار جامعه غنای روابط انسانی ،افزایش سلامت روان درسطح جامعه ،مهارت زندگی هم به صورت یک راهکار ارتقاع سلامت روانی وهم به صورت ابزاری درپیش گیری ازآسیب های روانی واجتماعی نظیر اعتیاد،خشونت اجتماعی ،بازارکودکان ،بیماری مقاربتی خودکشی قابل استفاده است بطورکلی مهارت زندگی ابزار قوی دردست متولیان بهداشت روانی جامعه درجهت توانمندسازی جوانان درابعاد روانی واجتماعی است این مهارت ها به افراد کمک می کندتامثبت عمل کرده وهم خودشان  وهم جامعه رااز آسیب های روانی حفظ کرده سطح روانی جامعه را ارتقاع بخشد.

10مهارت های اصلی زندگی

1-مهارت تصمیم گیری

2-مهارت حل مسئله

3-مهارت خلاق

4-مهارت انتقاد 

5-مهارت توانایی ارتباط موثر

6-مهارت ایجاد وحفظ روابطبین فردی 

7-مهارت خودآگاهی

8-مهارت همدلی 

9-مهارت مقابله با هیجان ها

10-مهارت مقابله بااسترس