سلام دوستان گرامی
غیراز بانک های معمولی نوع دیگری بانک وجوددارد به نام
بانک عاطفی
که باید هروقت که می توانیم وموجودی داریم درآن سپرده گذاری کنیم یعنی هرزمان که انرژی وروحیه مثبت داریم به افرادی که باآنها درارتباط هستیم محبت کنیم وتوجه نشان دهیم واین روحیه وانرژی مثبت رابتوانیم دربین اطرافیان رواج دهیم.
بدانیم که رفتارهاباعث ایجاد روحیه برای دیگران میشود.
این از اصول مهم موفقیت درافرادی است که ارتباط قوی دارند.
همچنان که سپرده های مادی دربحران به کارمان می آید سپرده های عاطفی نیز نجات بخشمان خواهند بود.
نوشتار به قلم ندای اسلام
آیا کودکان نیاز به تلفن همراه دارند؟
دسترسی کودکان به تلفن همراه این روزها والدین را با چالشی جدید روبهرو کرده؛ از چه زمانی و با چه شرایطی باید آن را داشته باشند!
آیا موبایل میتواند همراه کودک باشد؟
در جامعهای زندگی میکنیم که مملو از ابزارهای ارتباطی است. صرفنظر از خوب و بد بودن گستردگی ارتباطات، این وسایل در سنین پایین هم استفاده زیادی دارند، اصل مهم در این میان میزان نیاز کودکان به این ابزار است؛ اینکه واقعا به چنین وسیلهای نیاز دارند یا تنها میخواهند بهعنوان یک کالای لوکس از آن استفاده کنند یا اینکه والدین تنها به بهانه لوکس بودن و گرفتن تایید از جامعه برای کودک تلفن همراه تهیه کنند و فکر کنند که فقط برای تماسهای تلفنی از آن استفاده میکند، کافی نیست. مهمترین نکته این است که والدین باید درباره نحوه استفاده از این ابزار به کودک آگاهی دهند. پدر و مادر باید برای کودک توضیح دهند این وسیله ارتباطی در کنار تمام مزایایی که دارد میتواند بهعنوان یک وسیله آسیبزا نیز استفاده شود. شناخت در مورد این وسیله، بهداشت روانی کودک را حفظ میکند. بهطور طبیعی بهترین زمان برای در دسترس قرار دادن تلفن همراه برای بچهها شروع سن بلوغ و بعد از آن است. هر چند دوستی و ارتباط بین پدر و مادر است که تعیین میکند کودک در چه سنی میتواند ابزاری مانند تلفن همراه را استفاده کند اما بهطور معمول این وسیله در سن بلوغ میتواند بهعنوان وسیلهای که همیشه در دسترس نیست استفاده شود. بهتر است والدین قبل از این سن به خواسته بچهها برای داشتن موبایل تن ندهند و زمانی این وسیله برای کودک خریداری شود که برای او کارایی داشته باشد.
کنترل تا چه حد باید انجام شود؟
بسیاری از شما تلفن همراه را یک وسیله کنترلکننده فرزندتان میدانید؛ وسیلهای که به شما اجازه میدهد در هر موقعیت و هر زمانی از حال کودکتان باخبر شوید. با وجود این نباید موبایل به شکل دائمی در اختیار کودکان قرار گیرد. بهعنوان مثال، زمانی که کودک به یک جشن تولد دعوت میشود بهتر است از او بخواهید تلفن همراهش را روشن نگه دارد تا با او در ارتباط باشید و توضیح دهید این در ارتباط بودن به آنها کمک میکند تا اگر مشکلی پیش آمد بتوانند با شما در ارتباط باشند. نکته مهم این است کنترلها بهصورت گامبهگام انجام شوند. در مواردی نیاز به کنترل نامحسوس در خود خانه وجود دارد و اگر نشانهای از ناهنجاری در استفاده از این وسیله مشاهده کردید، حق دارید آن را جدی بگیرید و با چک کردن تلفن همراه نوجوان یا حتی در موارد جدیتر گرفتن پرینت تلفن او کنترل بیشتری را اعمال کنید. بدون شک به یک نوجوان نمیتوان گفت، تنها خارج از محیط خانه حق دارد از این وسیله استفاده کند و در خانه باید آن را خاموش کند اما این محدودیت را میتوان در مورد کودکان دبستانی اعلام کرد و به آنها گفت تنها برای از بین بردن نگرانیهای خانواده برایشان تلفن همراه خریده شده و زمانی که آنها کنار والدینشان هستند نمیتوانند از آن استفاده کنند.
درباره فواید ومضراتش با او صحبت کنید
بچهها بهویژه در شروع دوران بلوغ با توجه به تغییر نگرش، شناخت جنس مخالف و البته شیطنتهای دوران نوجوانی با در اختیار داشتن تلفن همراه، باید بدانند که این وسیله از چه جنبههایی کارایی دارد و از چه جنبههایی تخریبی است. وقتی تلفن همراه خریده میشود و اطلاعات لازم در مورد آن داده نمیشود، کودک در جهل خود باقی میماند. گاهی اوقات او برای گرفتن اطلاعات به گروههای همسن خود از جمله همکلاسی، همسایه و حتی فامیل رجوع میکند و طبیعی است که اطلاعات ناقصی دریافت کند. اصل مهم این است که اطلاعات در مورد تلفن همراه بهصورت کلی و کامل و البته با توجه به تمام جوانب مثبت و منفی به کودک داده شود. به این ترتیب با دریافت هر نوع فایل یا حتی پیام کوتاهی کودک خود را آنقدر با شما نزدیک میداند که آن را با شما در میان میگذارد. بعضی وقتها شما پدر و مادر تلفن همراه را به کودک میدهید و میدانید اگر بخواهید اطلاعات کامل را به او دهید، احتمال دارد دچار مشکل شوید، بنابراین کارایی آن را به فرزندتان یاد نمیدهید. درحالیکه این، ندادن اطلاعات است که شما را بهعنوان پدر و مادر دچار مشکل میکند، چون از طریق دیگری این آگاهی را به دست میآورد.میتوانید به دختر و پسر بالغتان بگویید، سوار ماشین شود و به او رانندگی را یاد دهید اما اگر خطرات را به او توضیح ندهید، او نمیداند اگر تصادف کرد چه عواقبی انتظارش را میکشد. بنابراین دانستن عواقب یک ابزار در واقع کنترلکننده آن ابزار است چه برای بزرگسالان و چه برای کوچکترها.
منبع :مشاورخانواده ،استاد حوزه ودانشگاه سرکارخانم مسعودیان
آیا می دانستید اوتیسم ها نخبه هستند؟
از کجا بفهمیم فرزندان اوتیسم دارد؟
در بعضی از خانوادهها وقتی ابتلای کودک به اختلال اوتیسم تشخیص داده میشود، با مشکلات مهمی از سوی خانواده روبهرو میشویم. مورد اول انکار واقعیت است. بعضی از خانوادهها در مراحل اولیه نمیتوانند با واقعیت کنار بیایند و با جملاتی مثل: «داییاش هم همینطور بود»، «بزرگ که شد بهتر میشه.» یا «کمکم زبان باز میکنه.» به خود دلداری میدهند. مشکلی که انکار ایجاد میکند، تأخیر در کاردرمانی و از دست دادن زمان طلایی است. مورد بعدی ناامیدی برای درمان است. عدهای از همان ابتدا فکر میکنند درمان تأثیری ندارد و کودک را به مراکز درمانی ارجاع نمیدهند. گاهی هم بهدلیل پرهزینه و طولانی بودن روند درمان از ادامه آن منصرف میشوند. مشکل دیگر اختلالی است که در سلامت روانی خانواده ایجاد میکند. مثلاً خواهر و برادرهای کودک مبتلا به اوتیسم از نسبت داشتن با او خجالت میکشند. همچنین توجه والدین بیشتر روی چنین کودکانی معطوف است که این کار نیز باعث اختلافهایی با کودکان دیگر میشود.
نکته مهم این است که هرچه زودتر اختلال اوتیسم تشخیص داده شود، آموزشها زودتر آغاز میشود، شدت اختلال در آینده کمتر خواهد شد و هزینه و وقت کمتری هم صرف میشود. گاهی اوقات اوتیسم از سنین بسیار پایین قابلتشخیص است.کودکان باید از حول و حوش سه ماهگی آواسازی داشته باشند.کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است این آواسازی را نداشته باشند. این کودکان تماس چشمی ندارند، صدا درنمیآورند، لبخند نمیزنند، بایبای نمیکنند، اگر به آنها بگوییم، میرویم دَدَر سراغ کفششان نمیروند و… . آنها کارهای ساده و ابتدایی را که نشاندهنده درک و شناخت از محیط است، انجام نمیدهند. اگر اوتیسم قبل از یک سالگی تشخیص داده شود آموزشها زودتر آغاز خواهد شد و این خیلی مؤثر است. مادران در این موارد باید خیلی دقت کنند. کودک باید برای کاردرمانی و گفتاردرمانی آماده شود. حتی اگر تشخیص اوتیسم درست نباشد و کودک کاردرمانی شود، آسیبی به او نمیرسد، ولی برعکس اگر صبر کنیم تا مطمئن شویم که آیا واقعاً کودک به اوتیسم مبتلاست و تشخیص مثبت شود، خیلی فرصتها را از دست دادهایم. کودکان از مهارتهای اولیهای مانند صدا درآوردن از دهان، کلمهسازیهای ابتدایی و … شروع میکنند. وقتی این آمادگی از سنین پایین شروع نمیشود، یاد دادن آن مشکلتر خواهد شد و ساعات درمان توانبخشی فشردهتر. یعنی کودک باید هر روز سه ساعت در این مراکز تحت آموزش مربی قرار گیرد. هزینه آن نیز بالاست و تقریباً خانواده باید ماهانه یک میلیون تومان هزینه کند. خیلی خوب است که سازمانهای شناخته شده که در بین مردم نامآشنا هستند، با حمایت مالی خود به این خانوادهها کمک کنند.
یکی دیگر از درمانهای مهم، یکپارچگی حسی است. چنین کودکانی درد را به اندازه کافی حس نمیکنند. برای برگرداندن حس درد، ماساژهای خاصی وجود دارد که کمک میکند کودک محرکهای اطراف را درک کند. این تمرینها رفتارهای کلیشهای را هم کمتر میکنند. روش دیگری به نام آبآ هم وجود دارد که کمک میکند کودک نسبت به محرکهای مختلف شرطی شده و یادگیری تسریع شود.
بخش مهم دیگر گفتاردرمانی است که بعد از کاردرمانی آغاز میشود. گفتاردرمانی مهارت کلامی را در محیطهای مختلف بالا میبرد. مجموعه این درمانها بسیاری از مهارتها را به کودک برمیگرداند.
منبع :دکتر میترا حکیم شوشتری، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
هفت پند زیبا
شب باش : در پوشیدن خطای دیگران
زمین باش : در فروتنی
خورشیدباش : در مهر و دوستی
کوه باش : در هنگام خشم و غضب
رودباش : در سخاوت و یاری به دیگران
دریاباش : در کنار آمدن با دیگران
خودت باش : همانگونه که می نمایی..
: ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ:
ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ…ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ…..
همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت!..
چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی .همیشه شکست با کوزه است…..
نگرش واقع بینانه به ازدواج
-ازدواج یک قرارداد دوطرفه است برای تبادل نیازهای عاطفی، جنسی و بخشی از نیازهای اجتماعی مثلاً تشکیل خانواده.
-ازدواج درمان نیست و با ازدواج معجزه ای اتفاق نمی افتد.
-قرار نیست با ازدواج به آرمان هایمان برسیم یا کسی ما را خوشبخت کند.
-به واسطه تأمین نیازها در ازدواج بستر رشد و آرامش برای فرد فراهم می شود.
-همسر، ما را رشد نمی دهد بلکه خود ما مسئول رشد و سعادت خود هستیم.
-ازدواج بواسطه اینکه یک قرارداد است مسئولیت ایجاد می کند.
-ما مسئول هستیم که نیازهای همسرمان را برآورده کنیم… حتی اگر حال خودمان خوب نباشد.
-هدف ازدواج داشتن تکیه گاه نیست بلکه همراهی است؛ قرار نیست به کسی تکیه کنیم بلکه باید همدیگر را همراهی و حمایت کنیم.
-ازدواج مثل کاشت نهال یا تولد یک موجود زنده است که رسیدگی و مراقبت می خواهد. در ازدواج یک رابطه متولد می شود.