1- «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا » (مریم/96)
ابو اسحاق ثعلبی در کتاب تفسیرش با عنوان “الکشف و البیان” از براء بن عازب نقل می کند: پیامبر اکرم (ص) به علی علیه السلام فرمود: “قل اللهم اجعل لی عندک عهدا و اجعل لی فی صدور المومنین موده؛ ای علی، بگو خداوندا در پیشگاهت برای من عهدی قرار ده و محبتم را در دل مومنان جای ده.”
پس از این دعا خداوند آیه فوق را نازل کرده و دعای امیرالمومنین را استجابت نمود.
2- «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ » (جاثیه/21)
ابو مظفر سبط بن جوزی حنفی در کتاب “تذکره الخواص” خود از ابن عباس نقل می کند: این آیه شریفه، در روز جنگ بدر و در شان علی علیه السلام نازل شده است و مقصود از « أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ » عتبه و شیبه و ولید و مغیره می باشد و منظور از «الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ » علی علیه السلام است.
3- «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ » (بینه/7)
خوارزمی در کتاب"مناقب” از جابر روایت می کند که وی می گوید: حضور پیامبر رحمت (ص) بودیم که علی بن ابی طالب علیه السلام وارد شد، پیامبر (ص) فرمود:” قد اتاکم اخی؛ برادرم به سوی شما آمد”
سپس رو به سوی کعبه نموده و با دستش بر آن زد و فرمود: “والذی نفسی بیده ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامه؛ قسم به آن کس که جانم در دست اوست، این شخص و شیعیان او در روز قیامت رستگار هستند”
و سپس فرمود"انه اولکم ایمانا معی و اوفاکم بعهدالله و اقومکم بامرالله و اعدلکم فی الرعیه و اقسمکم باسویه و اعظمکم عند الله مزیه؛ او در میان شما اولین کسی است که در ایمان همران من شد، و وفادارترین شما به پیمان خداوند است و از همه شما در دستورات الهی سزاوارتر است و عادلترین شما در رفتار با مردم است و در تقسیم درست مساوی اموال از همه شما داناتر است و در کمالات و فضایل از همه شما نزد خداوند با عظمت تر است.
جابر سپس می گوید: در همین زمان بود که آیه کریمه 7 سوره مبارکه بینه در شان علی علیه السلام نازل شد و از آن زمان به بعد هر گاه علی علیه السلام در مجلسی وارد می شد اصحاب پیامبر اعظم می گفتند:
قد جاء خیر البریه؛ بهترین آفریده خداوند آمد.
فکرهای خوب از خداست! :چطور بفهمم و تشخیص دهم؟
« اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ»(282، سوره مبارکه بقره) تقوا داشته باشید تا خدا معلمتان شود.
بیشترین سؤالی که در مباحث فکری به ذهنت فشار می آورد و نیازت می شود این است که چطور بفهمم، از کجا تشخیص دهم و چه تصمیمی بگیرم که درست باشد؟
گاهی همانی که ریزترین و حساسترین نکات را به یادت میآورد، همان هم سادهترین و واضحترین موضوعات را از یادت میبرد. همانی که سرت را میگرداند تا ماشینی را که با سرعت به سویت میآید ببینی و خودت را نجات دهی، گاهی هم سرت را صاف نگهمیدارد و تا یک متری اطرافت را نمیبینی. فراموشی هایت گاه به خیر و صلاح تو است و گاه به خاطر دور شدن از خدا و رفاقت با شیطان است.
☘راهی نداریم جز این که اهل خیر شویم و از بدیها فاصله بگیریم. خدا فکرهای خوب را میفرستد. هر کاری که طهارت و توجه ما را به خدا زیاد کند، مسیر اندیشه و تشخیص راه های نجات را برای ما هموار میکند.
میگویند در افقهای بالاتر هوا بهتر است و دیدگاهش گسترده تر. میتوانیم برای بالا رفتن، از گناهان دوری کنیم، به واجب و حرام او خصوصاً نماز اول وقت و با توجه اهمیت بدهیم، حق مردم و اخلاق خوش را مراعات کنیم و پیرو رسول خدا و فرزندان و دوستانش باشیم.
ان تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً.
هر که اهل تقوی شد خدا توان تشخیص خوب و بد را به او میدهد.(29، سوره مبارکه انفال)
منبع:کتاب لحظه ای درنگ،ص93
1- «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلا » (احزاب/23)
ابن حجر هیتمی در کتاب “الصواعق المحرقه” می نویسد: هنگامی که علی علیه السلام در مسجد کوفه بر فراز منبر سخن می گفت،شخصی از او درباه آیه “من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه…” پرسید آن حضرت در جواب فرمودند: خداوندا مرا ببخش، این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسر عمویم عبیده بن حارث بن عبدالمطلب نازل شده است؛ اما عبیده در جنگ بدر به شهادت رسید، حممزه هم در جنگ احد شهید شد ولی من منتظر روزی هستم که به دست بدبخت ترین فرد امت به شهادت برسم و محاسنم از خون سرم رنگین شود. این پیمانی است که حبیبم رسول خدا (ص) با من بسته است.
2- «أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (توبه/19)
روی عباس و سبیه بن عثمان (متولی خانه خدا) مشغول فخر فروشی و مباهات بودند. عباس گفت: من از تو برترم زیرا عموی پیامبر و وصی عبدالله پدر او و ساقی حاجیان هستم.
سیبه پاسخ داد: من از تو برترم چون امین خداوند برای نگهداری از خانه اش و خزانه دار خانه خدا هستم. چرا خداوند تو را امین بر خانه خود نکرده و مرا امین نمود؟
در این هنگام علی علیه السلام فرمود: من از هر دوی شما برترم زیرا از میان مردان این امت من نخستین کسی هستم که به وعیدهای پیامبر ایمان آورده و به همراه او هجرت کردم و جهاد نمودم.
آنگاه سه نفر نزد پیامبر رفتند و افتخارات خویش را بازگو کردند و آن حضرت چیزی نگفت که پس از چند روز آیه کریمه نازل شد.
چند روز پس از این واقعه این آیه کریمه الهی بر پیامبر نازل شد.
آیاتی که از امیرالمومنین علی علیه السلام در آنها با عنوان مومن یاد شده است:
1- «أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لا يَسْتَوُونَ ».(سجده/18)
طبری در تفسیر خود از عطلء بن یسار چنین نقل می-کند: میان ولید بن عقبه بن ابی معیط و علی علیه السلام گفتگویی در گرفت. ولید گفت: زبان من از زبان تو بازتر و روانتر است و من از تو سخنورتر و نیزه ام از تو تیزتر است و در عقب نشاند لشکر دشمن از تو داناترم.
علی علیه السلام در پاسخ به او فرمود: ساکت شو! تو فردی فاسق و گناهکار هستی.
در این هنگام بود که خداوند این آیه را نازل فرمود.
2- « وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ » (انفال/62)
سید همدانی در کتاب موده القربی از حضرت علی علیه السلام چنین نقل می کند: رسول خدا (ص) خطاب به من فرمود: در سفر معراجم به سوی آسمان، نام تو را در چهار جایگاه در کنار اسم خودم دیدم؛ ابتدا هنگامی که به بیت المقدس رسیدم، دیدم بر صخره ای نوشته شده است: “لا اله الا الله محمد رسول الله ایدته بعلی وزیره”
سپس به سدره المنتهی رسیدم و دیدم بر آن نوشته شده بود: “انی انا الله لا اله الا اما وحدی محمد صفوتی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به”
و چون به عرش پروردگار عالمیان رسیدم، دیدم بر پایه های آن نوشته شده بود:"انی انا الله لا اله الا انا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به”
و در نهایت هنگامی که به بهشت رسیدم دیدم در برابر آن نوشته بود:” لا اله الا انا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته”
3- «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ » (انفال/64)
حافظ ابو نعیم در کتاب خود به نام فضائل الصحابه نقل کرده است: این آیه درباره علی علیه السلام نازل شده است و مراد از کلمه المومنین در این آیه حضرت علی علیه السلام است.
فضائل امیرالمومنین در قرآن:
1- آیه شرح صدر:
«اَ فَمَن مَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإسْلامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ » (زمر/22)
علامه امینی در کتا الغدیر بیان می-کند، طبق روایات متعدد پیرامون تفسیر این آیه، مصداق کامل و اتم شرح صدر و تحمل مصائب و مشکلات، علی علیه السلام ذکر شده و مصداق قساوت قلب و غافلین از یاد خدا، از ابوجهل و پسرش یاد شده است. (الغدیر ، ج2، ص78)
2- آیه امتحان:
إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ » (حجرات/3)
این آیه شریفه در شان امیرالمومنین علیه السلام نازل شده است، اشاره به این حدیث نبوی دارد که فرموده است: “انه امتحن الله قلبه بالایمان؛ همانا خداوند قلب علی را به ایمان آزموده است".
این روایت را جمعی از بزرگان علمای اهل سنت در ذیل این آیه شریفه نقل کرده اند. مانند:
حافظ محمد بن عیسی ابو عیسی ترمذی در کتاب السنن؛ حافظ ابو عبدالرحمن احمد بن شعیب نسایی در کتاب خصایص امیر امومنین علی علیه السلام؛ و جلال الدین سیوطی، در کتاب جمع الجوامع.(الغدیر، ج2، ص207)
3- آیه شراء نفس (جانبازی)
«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ » (بقره/207)
طبق روایات فراوان و متعدد، در شب لیله المبیت که نبی مکرم اسلام صل الله علیه وآله برای حفظ جان خود، از دست مشرکان مکه به مدینه هجرت کردند، علی علیه لسلام لباس سبز رنگ پیامبر را به تن نمود و در بستر ایشان خوابید و آماده جانبازی و شهادت در مسیر اهداف پیامبر و سلامتی جان ایشان شد.
ابن ابی الحدید در کتاب “شرح نهج البلاغه” از ابوجعفر اسکافی چنین نقل می کند: حدیث لیله المبیت به تواتر ثابت شده است و جز دیوانه یا کسی که با مسلمین نشست و برخاست ندارد آن را انکار نمی-کند. (الغدیر، ج2، ص84-87)