چند لحظه تأمل
انسان از خردسالی تا سالخوردگی به روایت قرآن:
کریمه: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَینَکمْ وَتَکاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ»(حدید/20)، به تعبیر علامه طباطبایی)ره)، به پنج دوره حیات انسانی اشاره دارد:
1. دوره خردسالی (لعب و لهو =بازی وسرگرمی)
2. دوره بلوغ و نوجوانی (زینه= آرایش)
3. دوره جوانی (تفاخر=فخرفروشی)
4. دوره میانسالی (تکاثر فی الاموال=افزونخواهی مال)
5. دوره سالخوردگی (تکاثر فی الاولاد= افزونخواهی فرزند).
منبع: ترجمه تفسیر المیزان؛ ج19؛ ص289
سلام دوستان با کلاس و با اخلاق
در چند ماه اخیر صحنه هایی در کوچه و خیابون و محافل دوستانه و خانوادگی دیدم که گفتنش تا حقیقتش جای تامل داره. در ابتدا این صحنه هایی که می دیدم بنا بر کلاس و مد اطرافیان رو داشت و در ادامه زمانی که کتاب های اخلاقی رو تورق میزدم متوجه شدم تمام این متدهای روشی و رفتاری ما نه اینکه کلاس نیست حتی مکروه نیز هستند. خیلی جای تاسف و درنگ کردن داره که دایره المعارف و لغات ما روز به روز از حقیقت خودش دور میشه. ما از لغاتی استفاده می کنیم که ضد ارزش ها رو ارزش قلمداد کرده و به آن اهمیت میدهیم و نوع رفتارمان باعث ترویج همین ضد ارزشها شده است هر چند گاها میبینیم افراد ناخواسته و از روی نا آگاهی دست به این کار میزنند.
در ادامه چند نمونه از کلاس هایی رو بررسی می کنم که در متون اخلاقسی ما به عنوان مکروهات نام برده شده اند:
الف: کلاس پوشش(!)
1. یکی از لباس های فاخر طبقه اشرافی این است که پشم یا موی بپوشند؛ این در صورتی است که پیامبر اکرم صل الله علیه وآله به ابی ذر فرمودند: در آخر الزمان قومی بیایند که در زمستان و تابستان پشم بپوشند و اعتقاد نمایند که بدان سبب برتری دارند بر غیر خود، ایشان قومی هستند که اهل آسمان هاو زمین ها بر ایشان لعنت کنند[1]. باید این نکته را هم تذکر دهم که لباس پشم و موی خاصه پوشیدنش در تابستان مکروه نیستن چه بسا اگر موجب علاج سرما شوند استفاده از آن مانعی ندارد.
2. پوشیدن لباس بسیار نازک که امروزه مانتوهایی از جنس حریر در بازار مد و به فروش می رسد[2].
3. تقریبا چند سالی هست که نزدیک نوروز که می شود زمزمه مردم در بازار این است که ببینیم رنگ سال چه رنگی است. رنگ قرمز یکی از رنگهای هیجان اور است که هر از چند سال در بازارهای ما به چشم می خورد. این در حالی است که در متون دینی ما پوشیدن لباس قرمز که در نهایت قرمزی خودش باشد مکروه است مگر به جهت عروسی[3].
4. گاها در خیابان و معابر که رد می شویم انسان ناخودآگاه چشم به آقایانی برخورد میکند که تکمه های لباس خود را کامل نبسته و از این حیث برای خود کلاسی و قائلند اما در کتاب وسائل الشیعه ج3، ص286 می خوانیدم که مکروه است باز کردن تکمه های قبا و پیراهن به این دلیل که از عمل قوم لوط است.
5. مکروه است دراز بودن دامن به نحوی که از پاشنه پا بگذرد و وارد شده است که آنچه از پاشنه پا بگذرد در آتش است. این در حالی است که لباس های عروس ما و همراهانشون روز به روز که می گذرد دنباله آن طویل تر می شود.
6. در ژورنال های لباس به طور مرموزی لباسهایی طراحی شده اند که نیاز دارد که در تن دوخته شوند. اما برای همین مصداق آورده شده است که: مکروه هست رخت را در حالی که در تن است دوختن، چه آنکه مورث فقر است[4].
7. مکروه هست پوشیدن کفشی که شبیه کفار باشد و مکروه هست پوشیدن کفشی که زیرش صاف و پاشنه نداشته باشد و وسطش قدری بلند نباشد[5].
ب: کلاس زیور آلات(!)
1. مکروه است در دست چپ به تنهایی، انگشتر پوشیدن چه آنکه سنت معاویه و بنی امیه است[6].
2. چند ماهی است که به سنت اهل کلاس مد شده که انگشترهایی می پوشند که تا آخر انگشت دست نمی کنند بلکه تا بند اول یا نهایتا تا بند دوم انگشت می آوردند این در حالی است که این عمل را مکروه دانسته شده چون از اعمال قوم لوط است[7].
3. کسانی که از نظر مالی در مضیقه هستند و توانایی خرید جواهرات و زیورآلات گران قیمت را ندارند به سمت بدلیجات رو می آورند که اجناس آنان گاها از فلزات و آهن و آلیاژهای متفاوت است. در کتاب الفقیه ج4، ص5آمده است که مکروه است انگشتر از معدنهای دیگر، مثل آهن که زینت اهل آتش و جن و شیاطین است و همچنین مس و برنج و مانند آنها.
کلاس خوردن و آشامیدن(!!!)
1. افرادی که قصد دارند رژیم غذایی بگیرند تا لاغر شوند و اندام مایکنی داشته باشند اواین اقدامی که می کنند این است که وعده شام را حذف می کنند اما ترک خوردن شام مکروه است زیرا بر هم زننده اعتدال بدن است و موجب کاستن قوت در بدن می شود[8].
2. در مراسمات و سور دادن ها و پذیرایی کردن عملا میبینیم که صاحب مجلس آخرین کسی است که بر سفره می نشیند یا کلا کسی او را سر سفره نمیبیند اما در آداب اخلاق مهمانداری این است که صاحب مجلس اولین کسی باشد که شروع به خوردن نماید و بعد از همه دست بکشد[9].
3. مکروه هست خوردن بالای میز و خونچه و مانند آنها از چیزهایی که طعام در آنها بلند تر از زمین باشد. الان شما قضاوت کنید کمتر کسی است که روز میز غذا نخورد[10]. به خصوص اگر کسی کفش به پا داشته باشد[11].
4. زمانی که در بازار ورد عبور میکنیم میبینیم که مغازه های فست فوت و … باز شده اند که مردم آن را تهیه میکنند و در بازار می خورند که این عمل در آیین ما مکروه شمرده شده[12].
5. در رستوران ها زمانی که سر میزی نشسته دستمال قرار داده اند که غالب افراد آن را روی زانوهای خود پهن می کنند؛ این در حالی است که مکروه است در حال خوردن پهن کردن دستمال بر روی رختهای دو زانو[13].
6. زمانی که مهمانی تمام میشود زن خانه زمانی که ظرفهای پذیرایی را جمع میکند متوجه میشود که چقدر مهمان ها میوه را نصف و نا تمام میل کردند. خورده میوه هایی که نمیشود با آن کاری کرد که جایگاه آن فقط سطل زباله می شود. ما میخوانیم که مکروه است مقداری از میوه را خوردن و باقی را انداختن بلکه یا تمام کند و یا باقی را به محتاجی دهد[14].
7. رسمی جدیدی که در نوعروسان و تازه دامادها میبینیم این هست که برای نشان دادن الفت و … ظرف غذایی که از آن تناول میکنند یکی هست. اما میخوانیم که مکروه است با زن در یک ظرف غذا خوردن که آن مورث فراموشی است[15].
کلاس امروز خود را فدای دوری از خدا نکنیم. جلو خدا با آدب باش تا با کلاس ترین افراد باشی..
التماس دعا/یاعلی
[1] - وسائل الشیعه، ج3، ص362
[2] - الخصال، ج2، ص623.
[3] - مستدرک الوسایل الشیعه، ج1، ص209
[4]- سراج الشیعه، ص94.
[5]-سراج الشیعه،ص99.
[6]-مستدرک وسائل الشیعه،ج1،ص215.
[7]-وسائل الشیعه،ج3،ص398.
[8]-سراج الشیعه،ص143.
[9]-المحاسن،ص499.
[10]-مکارم اخلاق،ص27.
[11]-المحاسن،ص449.
[12]-المحاسن،ص459.
[13]-المحاسن،ص450.
[14]-المحاسن،ص441.
[15]-سراج الشیعه،ص154.
آیا می دانستید اوتیسم ها نخبه هستند؟
از کجا بفهمیم فرزندان اوتیسم دارد؟
در بعضی از خانوادهها وقتی ابتلای کودک به اختلال اوتیسم تشخیص داده میشود، با مشکلات مهمی از سوی خانواده روبهرو میشویم. مورد اول انکار واقعیت است. بعضی از خانوادهها در مراحل اولیه نمیتوانند با واقعیت کنار بیایند و با جملاتی مثل: «داییاش هم همینطور بود»، «بزرگ که شد بهتر میشه.» یا «کمکم زبان باز میکنه.» به خود دلداری میدهند. مشکلی که انکار ایجاد میکند، تأخیر در کاردرمانی و از دست دادن زمان طلایی است. مورد بعدی ناامیدی برای درمان است. عدهای از همان ابتدا فکر میکنند درمان تأثیری ندارد و کودک را به مراکز درمانی ارجاع نمیدهند. گاهی هم بهدلیل پرهزینه و طولانی بودن روند درمان از ادامه آن منصرف میشوند. مشکل دیگر اختلالی است که در سلامت روانی خانواده ایجاد میکند. مثلاً خواهر و برادرهای کودک مبتلا به اوتیسم از نسبت داشتن با او خجالت میکشند. همچنین توجه والدین بیشتر روی چنین کودکانی معطوف است که این کار نیز باعث اختلافهایی با کودکان دیگر میشود.
نکته مهم این است که هرچه زودتر اختلال اوتیسم تشخیص داده شود، آموزشها زودتر آغاز میشود، شدت اختلال در آینده کمتر خواهد شد و هزینه و وقت کمتری هم صرف میشود. گاهی اوقات اوتیسم از سنین بسیار پایین قابلتشخیص است.کودکان باید از حول و حوش سه ماهگی آواسازی داشته باشند.کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است این آواسازی را نداشته باشند. این کودکان تماس چشمی ندارند، صدا درنمیآورند، لبخند نمیزنند، بایبای نمیکنند، اگر به آنها بگوییم، میرویم دَدَر سراغ کفششان نمیروند و… . آنها کارهای ساده و ابتدایی را که نشاندهنده درک و شناخت از محیط است، انجام نمیدهند. اگر اوتیسم قبل از یک سالگی تشخیص داده شود آموزشها زودتر آغاز خواهد شد و این خیلی مؤثر است. مادران در این موارد باید خیلی دقت کنند. کودک باید برای کاردرمانی و گفتاردرمانی آماده شود. حتی اگر تشخیص اوتیسم درست نباشد و کودک کاردرمانی شود، آسیبی به او نمیرسد، ولی برعکس اگر صبر کنیم تا مطمئن شویم که آیا واقعاً کودک به اوتیسم مبتلاست و تشخیص مثبت شود، خیلی فرصتها را از دست دادهایم. کودکان از مهارتهای اولیهای مانند صدا درآوردن از دهان، کلمهسازیهای ابتدایی و … شروع میکنند. وقتی این آمادگی از سنین پایین شروع نمیشود، یاد دادن آن مشکلتر خواهد شد و ساعات درمان توانبخشی فشردهتر. یعنی کودک باید هر روز سه ساعت در این مراکز تحت آموزش مربی قرار گیرد. هزینه آن نیز بالاست و تقریباً خانواده باید ماهانه یک میلیون تومان هزینه کند. خیلی خوب است که سازمانهای شناخته شده که در بین مردم نامآشنا هستند، با حمایت مالی خود به این خانوادهها کمک کنند.
یکی دیگر از درمانهای مهم، یکپارچگی حسی است. چنین کودکانی درد را به اندازه کافی حس نمیکنند. برای برگرداندن حس درد، ماساژهای خاصی وجود دارد که کمک میکند کودک محرکهای اطراف را درک کند. این تمرینها رفتارهای کلیشهای را هم کمتر میکنند. روش دیگری به نام آبآ هم وجود دارد که کمک میکند کودک نسبت به محرکهای مختلف شرطی شده و یادگیری تسریع شود.
بخش مهم دیگر گفتاردرمانی است که بعد از کاردرمانی آغاز میشود. گفتاردرمانی مهارت کلامی را در محیطهای مختلف بالا میبرد. مجموعه این درمانها بسیاری از مهارتها را به کودک برمیگرداند.
منبع :دکتر میترا حکیم شوشتری، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
شهادت امام هادی( علیه السلام)
به زمین خوردی و آهت دل ما را سوزاند
جگرت سوخت و این؛ قلب رضا را سوزاند
پشت این حجره در بسته چه گفتی تو مگر
که صدای تو مناجات و دعا را سوزاند
عمر کوتاه تو پایان غم انگیزی داشت
جگر تو جگر ثانیه ها را سوزاند
بی حیا لحظه سختی که به تو آب نداد
با چنین کار دل عرض و سما را سوزاند
بس که در فکر رخ حضرت زهرا بودی
داغ آن صورت مجروح شما را سوزاند
گرچه مثل پدرت سوختی از زهر ولی
مجتبائی شدنت آل عبا را سوزاند
شیشه عمر تو را هلهله ها سنگ زدند
این جوان بودن تو بود خدا را سوزاند
طشت ها تا که به هم خورد خودت میدیدی
خیزران روی لب خشک، حیا را سوزاند
تا کبوتر به تو و صورت تو سایه فکند
ماجرایی دل خون شهدا را سوزاند
بعد غارت شدن جسم غریبی دشمن
خیمه های حرم کرب و بلا را سوزاند
از ما،عمل چندانی نخواسته اند! مهم تر از عمل کردن، “عمل نکردن” است! تقوا یعنی “عمل گناه را مرتکب نشدن!
همه میپرسند چه کار کنیم؟ من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟ و پاسخ اینست: گناه نکنید. شاه کلید اصلی رابطه با خدا ” گناه نکردن ” است.
“آیت الله محمد تقی بهجت - ره “