سلام و عرض ادب و تواضع خدمت تک تک دوستان خوب… امیدوارم پاشنه زندگی به کام وجودتون باشه.
چند سال پیش زمانی که تازه وارد حوزه شده بودم، یه بحثی در مورد “امر به معروف و نهی از منکر” پیش اومد … بعضی از دوستان قائل به این بودند که باید امر به معروف زبانی کرد و بعضا می گفتند باید با عمل نشون داد که لزوم این کار حضور فعال روحانیون در اجتماع باشه…
یادمه همین جور که دوستان داشتند از ابعاد مختلف این موضوع رو بررسی می کردند یک انتقاد به خود ما مذهبی ها وارد شد، که مردم یک روحانی رو در محافل خودشون کمتر می بینند. بخوای یک روحانی رو پیدا کنی باید حتما کنار مسجد منتظر باشی. یکی از دوستان می گفت مثلا من نمی بینم که یک مذهبی با تمام شئوناتش بیاد در بقالی گوجه بخره! یا تو نانوایی ندیدمش، تو پارک ندیدمش…
این چکیده ای از نظرات دوستان بود. من به شخصه معتقدم امر به معروف و نهی از منکر باید هم لسانی باشد و هم الگوی رفتاری… قطعا هر فعلی هم اثر گذار هست ولو شاید به چشم نبینیم.
اما برای رسیدن به مرحله زبانی که بخواد تاثیر گذار باشه ابتدا باید مقدمات پذیرش اون رو در اطرافیانمون فراهم کنیم…. اما عمده بایدو نبایدهای اجتماعی که اغلب ما اونها رو نمی شناسیم و فرصت آشنایی کافی نداریم که بخواهیم از ابزار گفتمان بهره ببریم، بهترین راهکار ارائه اگلوی رفتاری مناسب اونم حضور فعال در اجتماع است.
برای کار فرهنگی همیشه لازم نیست بشینیم یه چارت بلندبالا و همایش آن چنانی برگزار کنیم. چه بسا یه کار کوچک اما خالص خیلی از گامها رو جلو می اندازه…
اینها رو گفتم تا دردی از جامعه رو براتون باز کنم و یه راهکار ساده… چند مدتی هست که وقتی به مراکز تفریحی پا می زاریم… یه شعار رو در بین مردم به عمل می بینی و اون ” چهار دیواری اختیاری” حتی این چهار دیواری این قدر نازک و ضعیف شده که رسیده به حد شش متر فرش انداخته شد روی چمن فلان پارک… وقتی یه نگاه کلی می اندازی این موضوع بین غالب تفریح کنندگان سرایت کرده و روز به روز این امر گسترده میشه…
حالا اگر واقعا جامعه متدینین با تمام رعایت و شان در این مکان ها حاضر می شدن الگویی برای اونها نمی شدند؟؟ اگر خانواده ای علاوه بر خانواده اوپن، یه خانواده محترم رو ببینه که در تمام سادگی یه تفریح سالم دارند قطعا تاثیرش خیلی بسزا خواهد بود…
سم الله الرحمن الرحیم.
من کبری سیل پور هستم؛ همسر شهید اندرزگو. مدت نه سال با ایشان زندگی کردم و چهار فرزند از ایشان به یادگار دارم. هر چهار فرزندم پسر هستند و اکنون همه ی آنها متأهل هستند.
ورود به آموزشوپرورش
در مورد زندگي فرهنگي پدرم، موردي كه قابل ذكر است و خودم هم تا حدودي در جريان آن بودم، مسئله تأليف كتب ديني براي مقاطع، ابتدايي تا انتهاي دورهي تربيت معلم و حتي كتب مربوط به دانشگاههاست. كه آن كار عظيم، يكي از مهمترين عوامل بيداركننده نسل جوان و آمادهسازيشان براي حضور در صحنههاي پرشكوه انقلاب اسلامي بود. پدرم به همراه شهيد مظلوم بهشتي و بعضي ديگر از همكارانشان وارد آموزش و پرورش شدند.
حمد جواد باهنر، در سال 1312 در شهر كرمان متولد شد. دومين فرزند خانواده بود و غير از ايشان هشت خواهر و برادر ديگر هم بودند. محله ايشان معروف به «محلة شهر» از محلههاي بسيار قديمي و مخروبة شهر كرمان به شمار ميرفت. پدرش، پيشهور سادهاي بود. زندگي بسيار محقرانهاي داشت، مغازه كوچكي در سرگذر، كه از اين راه امرار معاش ميكرد.
باعث تغییر نعمت می شود:
حضرت علی (ع) در دعای کمیل می فرماید:
«اللهم اغفر لی الذنوب الّتی تغیر النعم؛ خدایا! بیامرز گناهانی را که باعث تغییر نعمت ها می شوند».
یکی از حقایقی که ایات قرآن از آنها پرده برداشته، ارتباط میان اعمال ما و حوادث و اتفاقاتی است که در خارج رخ می دهد. اگر ملتی به گناه آلوده شود، خداوند نعمت ها را یا به نقمت تبدیل می کند و یا آنها را از آن ملت می گیرد. ایات قرآن و روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ گرفتن نعمت را به گناه بندگان نسبت می دهند، خداوند می فرماید:«اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین کانوا من قبلهم کانو هم اشد منهم قوة و اثاراً فی الارض فأخذهم اللّه بذنوبهم ؛ ایا در زمین گردش نمی کنید تا بنگرید که چگونه بود سرانجام کسانی که پیش از ایشان بودند و نیرو و آثارشان در زمین بیش از اینها بود و خدا آنها را به گناهانشان برگرفت».(سوره مؤمن، ایه 21)
و امام صادق (ع) می فرماید:«و ما انعم اللّه علی عبد نعمة فسلبها ایاه حتی یذنب ذنباً یستحق بذلک السَّلب؛ خداوند نعمتی به بنده ای نداده تا از او بگیرد،جز آنکه گناهی انجام دهد که به سبب آن، نعمت از او گرفته شود».1
سرگذشت قوم های؛ نوح، عاد، ثمود، لوط و… خواندنی و پند آموز است.
گناه آثار دیگری از جمله؛ تسلط اشرار، قساوت قلب، قطع روزی، محرومیت از نماز شب و… دارد.
حضرت علی(ع) می فرماید:«ما جفت الدموع الاّ لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالکثرة الذنوب؛ اشک چشم ها نخشکید مگر به خاطر قساوت دل ها و دل ها سخت نشد، مگر بخاطر گناهان».2
نکته آخر این که رفتار و گفتار و نیات انسان دارای پیامدی است که یا در این دنیا و یا در جهان آخرت دامنگیر انسان می شود.
گر مراقب باشی و بیدار تو بینی هر دم پاسخ کردار خود
گرفتاری هایی که دراین دنیا دامنگیر انسان می شوند یا مکافات عمل هستند و یا برای امتحان، برای تعدادی پایه ترقی و تکامل است و برای گروهی تخفیف کیفر اخروی،صورت اخیر لطفی است از طرف خداوند برای گناهکاران تا از مجازات اخروی آنها کاسته شود و ممکن است در این دنیا پاک گردند و به سرای باقی سفر کنند.
چون مراقب باشی و گیری رسن حـاجتـت نبـود قیـامـت آمـدن
هر که رمزی رابدانـد او صحیح حاجتش نبود که گویندش صریح
ایـن بــلا از کــودنی آمــد تو ر کـه نکردی فهــم رمـز نکتــه را
مهم این نیست که بررسی کنیم که این گناه،زمینه فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و یا روانی داشته است، زیرا همه فرزندان حضرت آدم هستیم و همه انسان ها غیر از چهارده معصوم ـ علیهم السلام ـ گناه می کنند، مهم پشیمان بودن و توبه کردن است.«لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید»
منبع:
1.همان، ص274.
2. وسائل الشیعه، ج 16،ص 45.