خداوندا، اکنون که در مقابل تو خود را تنها مییابم و نمیتوانم از احاطه حکومت تو فرار کنم و در مقابل تو خود را ذلیل و خوار و کوچک میبینم. یا غیاث المستغیثین مرا دریاب که اگر رهایم کنی، در جوار شیطان خواهم بود. خداوندا بس است دیگر، دنیا برایم قفس شده است و روحم را آزار و شکنجه میدهد.
شهید رسول فرهحسنلو
محل شهادت شلمچه به سال 1367
سلام.. چند روزه دارم به یک نوع تیپ شخصیت فکر میکنم. تیپی که اگر در مجرای صحیح خودش قرار بگیره فرد را فوق العاده خاص و جذاب میکنه و اگر افراط و تفریط در اون راه پیدا کنه شخص مسئول خیلی چیزا باید باشه…
این تیپ شخصیت مال آدم های قدرتمند هست کسانی که صلابت شخصیت دارند. این تیپ چنان دریچه و زوایای مختلف نگاه کردن به زندگی را بر روی شخص باز میکنه که با تا شخص لب به دهان باز میکنه همه را تحت تاثیر قرار داده و مجذوب خودش میکنه… این تیپ شخصیت چیزی نیست جز حس نقادی و جستجوگری قضایای اطراف، از هیچ چیز به سادگی عبور نمیکنند، تا جایی که عقل حکم میکنه دنبال دلیل و استناد می گردند.
زمانی که زندگی دانشمندان را ورق میزدم متوجه شدم نیوتن هم چنین ویژگی را داشت. همه می دیدند سیب از بالای درخت ب پایین می افتد ولی همه مردم در مسیر رودخانه عادی سازی واقع بودند ولی بر خلاف همه به عادی بودن این قضیه اکتفا نکرد.
البته چنین آدم های تا لب به دهان باز میکنند و نقدی به زبان جاری میکنند قطعا به مذاق خیلیا خوش نمیاد چون کلا یه سری آدم ها اهل تکون دادن به خودشون نیستند رودخونه اونا رو داره پیش میبره. حتی اینها زحمتی به خودشون نمی دهند که از خود و دیگران پرسند مقصد کجاست؟ پس با هر نقدی مخالفند…
خب قدرت یک منتقد قدرتش همین جا روشن میشه که هیچ جریان عادی سازی را قبول نمیکنه مگر حکمی از شرع و عقل بر اون باشه….
دوستان عزیزم خواهشمندم نسبت به قضایای پیرامونتون با نگاه منتقدانه ببینید. انتقاد همیشه دیدن نیمه خالی لیوان نیست بلکه دیدن نقطه قوت و ضعف رویدادهای اطراف ماست…
میدونم کار سختیه اما این قضیه را در ابتدا به عنوان ورزش ذهن شروع کنید…
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا…
گرچه هرشب استکان بر استکانت می زنند
هرچه تنهاتر شوی آتش به جانت می زنند
تا بریزی دردهایت را درونِ دایره
جای همدردی فقط زخم زبانت می زنند
عده ای که از شرف بویی نبردند و فقط
نیش هاشان را به مغزِ استخوانت می زنند!
زندگی را خشک مثل زنده رودت می کنند
با تبر بر ریشه ی نصف جهانت می زنند
چون براشان جای استکبار را پُر کرده ای
با تمسخر مشتِ محکم بر دهانت می زنند!
پیش ترها مخفیانه بر زمینت می زدند
تازگی ها آشکارا آسمانت می زنند!
آه! قدری فرق دارد زخم خنجرهایشان
دوستانت پا به پای دشمنانت می زنند
از من اگر مي پرسی هر عددي يك نشانه است و برای خودش صاحبي دارد. مثل “يك” که فقط برای خود خداست. دو عدد عشاق است و عدد پرنده هاي عشق. عدد زن و شوهرها كه خدا جفت جفت براي هم خلقشان كرده. اين كه هر عدد نشان چيزی است و براي خودش صاحبی دارد را من از خودم نمی گويم. مثال پنج را خدا نشان دار كرده با پنج تن آل عبا با پنج نفری كه اهل حديث كسا هستند، بعضی ها را هم كسان ديگری نشان دار كرده اند، مثل هفت كه شده نشان هفت شهر عشق يا نشان مردان خدا. هشت را هم شما نشان دار كرده ای، عدد هشت را هم شما آبرو داده ای و صاحبش شده ای. سلام بر تو هشتمين دليل خدا روي زمين…
منبع:مهر هشتم
سلام دوستان
چند روزی هست که هوای شهرمان ابری وبارانیست وبه گفته ی پیران جوان دل به لهجه جهرمی می گویند (چهل پسین) شروع شده و دردل تابستان گرم وسوزان عصر ها شاهد وزش بادهای شدید وبارش باران ولطیف شدن هوا را درچند ساعت تجربه میکنیم.
خداوند میخواهد به مابگوید ای بندگان من شما را فراموش نمیکنم ودر سختی ها ومشکلات درکنار شما هستم وشما از وجود من غافل هستید…
پس بیاییم بهم قول بدهیم که ناشکری خداوند الرحمن الرحیم را نکنیم….از رحمت خداوند ناامید نشویم….
خداوندا….حمد وسپاس بابت تمام لحظاتی که درکنارمان هستی …خداوندا رسم بندگی را به من بیاموز….