19 فروردین 1396
او را مانند پدرم دوست دارم و در بین دوستانم پدر مهربان صدایش می کردم..وهربار که مرا می دید به طرفم می آمد ،دو زانویش را بر زمین می گذاشت تا هم قد من شود وبا چشمانی که مهربانی در آن موج می زد به من نگاه می کرد وبا دستان گرم وبا محبتش سرم را نوازش می کرد… بیشتر »
نظر دهید »