19 فروردین 1396
او را مانند پدرم دوست دارم و در بین دوستانم پدر مهربان صدایش می کردم..وهربار که مرا می دید به طرفم می آمد ،دو زانویش را بر زمین می گذاشت تا هم قد من شود وبا چشمانی که مهربانی در آن موج می زد به من نگاه می کرد وبا دستان گرم وبا محبتش سرم را نوازش می کرد… بیشتر »
نظر دهید »
11 اسفند 1395
نگاه ویژه ی الهی هستی که خلقت تمام عالم برای توبود …بعداز نور عظمت الهی ….خلقت نوری تو بود. یاس کبود چطوری در خانه ای باشم که دیگر نیستی! در خانه بویت را میشنوم… دیگر خانه مان تنور نمی خواهد تا آتش دل من است…. دیگر هیچ آبی آتش… بیشتر »