1- «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلا » (احزاب/23)
ابن حجر هیتمی در کتاب “الصواعق المحرقه” می نویسد: هنگامی که علی علیه السلام در مسجد کوفه بر فراز منبر سخن می گفت،شخصی از او درباه آیه “من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه…” پرسید آن حضرت در جواب فرمودند: خداوندا مرا ببخش، این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسر عمویم عبیده بن حارث بن عبدالمطلب نازل شده است؛ اما عبیده در جنگ بدر به شهادت رسید، حممزه هم در جنگ احد شهید شد ولی من منتظر روزی هستم که به دست بدبخت ترین فرد امت به شهادت برسم و محاسنم از خون سرم رنگین شود. این پیمانی است که حبیبم رسول خدا (ص) با من بسته است.
2- «أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (توبه/19)
روی عباس و سبیه بن عثمان (متولی خانه خدا) مشغول فخر فروشی و مباهات بودند. عباس گفت: من از تو برترم زیرا عموی پیامبر و وصی عبدالله پدر او و ساقی حاجیان هستم.
سیبه پاسخ داد: من از تو برترم چون امین خداوند برای نگهداری از خانه اش و خزانه دار خانه خدا هستم. چرا خداوند تو را امین بر خانه خود نکرده و مرا امین نمود؟
در این هنگام علی علیه السلام فرمود: من از هر دوی شما برترم زیرا از میان مردان این امت من نخستین کسی هستم که به وعیدهای پیامبر ایمان آورده و به همراه او هجرت کردم و جهاد نمودم.
آنگاه سه نفر نزد پیامبر رفتند و افتخارات خویش را بازگو کردند و آن حضرت چیزی نگفت که پس از چند روز آیه کریمه نازل شد.
چند روز پس از این واقعه این آیه کریمه الهی بر پیامبر نازل شد.
آیاتی که از امیرالمومنین علی علیه السلام در آنها با عنوان مومن یاد شده است:
1- «أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لا يَسْتَوُونَ ».(سجده/18)
طبری در تفسیر خود از عطلء بن یسار چنین نقل می-کند: میان ولید بن عقبه بن ابی معیط و علی علیه السلام گفتگویی در گرفت. ولید گفت: زبان من از زبان تو بازتر و روانتر است و من از تو سخنورتر و نیزه ام از تو تیزتر است و در عقب نشاند لشکر دشمن از تو داناترم.
علی علیه السلام در پاسخ به او فرمود: ساکت شو! تو فردی فاسق و گناهکار هستی.
در این هنگام بود که خداوند این آیه را نازل فرمود.
2- « وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ » (انفال/62)
سید همدانی در کتاب موده القربی از حضرت علی علیه السلام چنین نقل می کند: رسول خدا (ص) خطاب به من فرمود: در سفر معراجم به سوی آسمان، نام تو را در چهار جایگاه در کنار اسم خودم دیدم؛ ابتدا هنگامی که به بیت المقدس رسیدم، دیدم بر صخره ای نوشته شده است: “لا اله الا الله محمد رسول الله ایدته بعلی وزیره”
سپس به سدره المنتهی رسیدم و دیدم بر آن نوشته شده بود: “انی انا الله لا اله الا اما وحدی محمد صفوتی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به”
و چون به عرش پروردگار عالمیان رسیدم، دیدم بر پایه های آن نوشته شده بود:"انی انا الله لا اله الا انا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به”
و در نهایت هنگامی که به بهشت رسیدم دیدم در برابر آن نوشته بود:” لا اله الا انا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته”
3- «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ » (انفال/64)
حافظ ابو نعیم در کتاب خود به نام فضائل الصحابه نقل کرده است: این آیه درباره علی علیه السلام نازل شده است و مراد از کلمه المومنین در این آیه حضرت علی علیه السلام است.
درویشی تهیدست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد.
کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشارههای تو برای چه بود؟»
درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»
درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد.
چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت: «نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش بازگرداند.»
فضائل امیرالمومنین در قرآن:
1- آیه شرح صدر:
«اَ فَمَن مَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإسْلامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ » (زمر/22)
علامه امینی در کتا الغدیر بیان می-کند، طبق روایات متعدد پیرامون تفسیر این آیه، مصداق کامل و اتم شرح صدر و تحمل مصائب و مشکلات، علی علیه السلام ذکر شده و مصداق قساوت قلب و غافلین از یاد خدا، از ابوجهل و پسرش یاد شده است. (الغدیر ، ج2، ص78)
2- آیه امتحان:
إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ » (حجرات/3)
این آیه شریفه در شان امیرالمومنین علیه السلام نازل شده است، اشاره به این حدیث نبوی دارد که فرموده است: “انه امتحن الله قلبه بالایمان؛ همانا خداوند قلب علی را به ایمان آزموده است".
این روایت را جمعی از بزرگان علمای اهل سنت در ذیل این آیه شریفه نقل کرده اند. مانند:
حافظ محمد بن عیسی ابو عیسی ترمذی در کتاب السنن؛ حافظ ابو عبدالرحمن احمد بن شعیب نسایی در کتاب خصایص امیر امومنین علی علیه السلام؛ و جلال الدین سیوطی، در کتاب جمع الجوامع.(الغدیر، ج2، ص207)
3- آیه شراء نفس (جانبازی)
«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ » (بقره/207)
طبق روایات فراوان و متعدد، در شب لیله المبیت که نبی مکرم اسلام صل الله علیه وآله برای حفظ جان خود، از دست مشرکان مکه به مدینه هجرت کردند، علی علیه لسلام لباس سبز رنگ پیامبر را به تن نمود و در بستر ایشان خوابید و آماده جانبازی و شهادت در مسیر اهداف پیامبر و سلامتی جان ایشان شد.
ابن ابی الحدید در کتاب “شرح نهج البلاغه” از ابوجعفر اسکافی چنین نقل می کند: حدیث لیله المبیت به تواتر ثابت شده است و جز دیوانه یا کسی که با مسلمین نشست و برخاست ندارد آن را انکار نمی-کند. (الغدیر، ج2، ص84-87)
«لبخند مسیح» برای یازدهمین بار شکفت
رمان «لبخند مسیح» نوشته سارا عرفانی توسط سوره مهر به یازدهمین چاپ خود رسیده است.
به گزارش پایگاه سوره مهر، سارا عرفانی، درباره این رمان که به چاپ یازدهم رسیده است اظهار داشت: از آن جایی که تم اصلی داستان با مفاهیم فلسفی و اعتقادی همراه است، زبان اینگونه مفاهیم عموما ثقیل به نظر می رسد که در این رمان سعی شده از زبان عام و ساده استفاده شود.
موضوع کتاب «لبخند مسیح» درباره دختری به نام « نگار» است که در جامعه امروزی ایران زندگی میکند؛ او به کمک اینترنت و « ایمیل» به مرزهای ناآشنای جغرافیایی قدم می گذارد. در این سیر و سلوک که بیشتر جنبههای عرفانی و معنوی دارد، نگار با شخصیتی به نام « نیکلاس» آشنا می شود که ساکن یکی از کشورهای غربی است. آنها بدون اینکه به طور مستقیم یکدیگر راببینند، ازطریق ایمیل با هم ارتباط پیدا می کنند.
نیکلاس پیرو دین مسیحیت بوده و سارا فردی مسلمان است که در اتباطات نوشتاری بین آن دو جاذبه های دین اسلام از طریق افکار و عقاید نگار به ذهن جستجوگر نیکلاس سرایت می کند. روز به روز شیفتگی نیکلاس برای آشنایی بیشتر با دستورات و ویژگی های دین اسلام افزوده می شود. سرانجام نیکلاس با استقبال از یک پیشنهاد کاری به ایران سفر می کند و از نزدیک با نگار ملاقات می کند و به او پیشنهاد ازدواج می دهد.نگار ظاهرا با این پیشنهاد مخالفت می کند؛ چرا که احساس می کند این پیوند باعث از بین رفتن قداست آن رابطه عرفانی و معنوی می شود و …
«لبخند مسیح» برای اولین بار در سال 85 از سوی مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری تولید و در انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
لینک خبر:
http://yon.ir/x0sb