راه و رسم شهیدانه زیستن جوان دهه هفتادی / از مسجد الزهرای سمنان تا افق حلب
به گزارش راهنوشت، مستند «تا افق حلب» به کارگردانی علی پاجانی روایتهایی از زندگی شهید عباس دانشگر از دوران کودکی تا زمان شهادت را به تصویر میکشد.
شروع مستند با تصاویر آرشیوی از شهید است و بعد مصاحبه با خانواده و دوستان او شروع میشود.
مستند هم به دوران کودکی و نوجوانی شهید عباس دانشگر پرداخته و از علاقه عباس به قرآن و نماز و تاثیر مسجد در تربیت او میگوید و هم به دوران دانشجویی شهید ورود میکند و رابطهاش با دوستان و اساتید را به تصویر میکشد.
«تا افق حلب» توانسته به خوبی سختکوشی و پشتکار عباس را با استفاده از تصاویر آموزشی از شهید و توضیحات اساتیدش به نمایش بگذارد.
ولایتمداری و ولایتپذیری ویژگی دیگر شهید است که مصاحبههای کوتاه اما عمیق و باکیفیت توانستهاند آن را بازنمایانند و به هدف معرفی شهید دست یابند.
مستند «تا افق حلب» نشانمان میدهد که یک جوان معمولی دهه هفتادی هم میتواند با مطالعه و تلاش به جایگاهی فکری برسد که به سردار اباذری جانشین دانشگاه امام حسین (ع) مشورت بدهد و در راه تعلیم و تربیت خود و دوستانش دغدغهمند باشد.
مستند پویا و پر محتوا است و کارگردان به خوبی توانسته با پی در پی تغییر دادن تصاویر، مستند را از کلافهکنندگی و خستهکنندگی خارج کند.
هرچند بخش دانشگاه تا شهادت عباس در مستند پررنگتر از دیگر زوایای زندگی اوست و در جاهایی موضوع دچار تشتت میشود، اما مستند از لحاظ کیفیت محتوا و تصاویر و صوتها خوب تولید شده است و استفاده بجا از تصاویر آرشیوی و خاطرهانگیز از شهید، مستند را در اذهان ماندگار میکند.
نشان دادن جملات کلیدی سردار اباذری در مورد عباس دانشگر و نمایش تلاش و دغدغهمندی شهید، برای جوانان و نوجوانان و افراد معمولی جامعه ایجاد انگیزه میکند که دیگران نیز میتوانند با شناسایی و استفاده از فرصتها موجبات رشد و شکوفایی فکری و عقلی و شخصیتی خود را فراهم آورند؛ چیزی که شهید عباس دانشگر با تمام وجود برایش وقت گذاشت و از فرصتهایش نهایت استفاده را کرد.
«تا افق حلب» شهیدی را در قاب تصویر نشان میدهد که توانست جوان مومن انقلابی باشد.
نویسنده: پگاه پرهون
آن چه که از کاراکتر قهرمان در کتابهای فیلمنامه نویسی خواندهایم / تولیداتی نیازمند دقت و راهبری
به گزارش راهنوشت، 13 دی ماه سالگرد شهادت بزرگ مردی است که همه ویژگیهای کاراکتر یک قهرمان را دارد، ویژگیهایی که بسیاری از آنها را در کتابهای فیلمنامه نویسی و ادبیات نمایشی میتوان یافت و بسیاری از آنها را هم شاید پیدا نکنید. مردی که وسعت محبوبیتش را به سختی میتوان پیدا کرد.
دوسال است که از شهادت سردار میگذرد؛ سرداری که حالا حالاها زیاد میتوان از او گفت، شخصیتی که با جایگاه فرماندهی سپاه قدس، پاچههای شلوارش را بالا زد و در مناطق سیلزده به کمک مردم رفت؛ مردمی که شاید استاندار را هم از نزدیک ندیده بودند.
فداکاریهای سردار زیاد اند؛ کمک به مردم زلزلهزده و کمکرسانی به مردم آسیبدیده از بلایای طبیعی، پدری برای فرزندان شهدا و همدلی با خانوادهی شهید و کمکرسانی به پدران و مادران شهدا در نبود فرزندانشان گوشهای از آن است.
سردار نه تنها دغدغه حفاظت از کشور را داشت بلکه در کنار همه مسئولیت هایش از حضورش در بین مردم هم غافل نبود و به مردم ضعیف خدمترسانی میکرد.
در خاطراتش آمده که سردار را برای سخنرانی به روستایی دعوت کردند و برای حفظ امنیت، مردم را بازرسی میکردند. سردار تا متوجه شد گفت اگر بازرسی باشد سخنرانی نمیکنم. سردار با مردم خوشبرخورد و مهربان بود و در همه حال به مردم خدمت میکرد.
شهید سلیمانی از زمانی که در جبهه جنگ تحمیلی حضور داشت تا زمان شهادتش مخلصانه برای کشور و خدمترسانی به مردم فعالیت داشت.
اگر بخواهیم در آثار سینمایی سردار سلیمانی را جستجو کنیم، تا به امروز چهار فیلم نامشان را با نام ایشان گره زدهاند.
دو فیلم متعلق به ابراهیم حاتمیکیا است با نامهای «بادیگارد» و «به وقت شام». فیلم سوم با عنوان «۲۳ نفر» است که به لشکر تحت فرماندهی فرمانده در ایام جنگ تحمیلی اشاره دارد. فرهاد عظیما نیز با انیمیشن «نبرد خلیجفارس» از چهره سردار شهید، برای کاراکتر فرمانده نیروهای ایرانی در خلیجفارس استفاده کرده بود.
فرمانده بینام در انیمیشن
سه فیلم ذکر شده را سازمان رسانهای اوج ساخته و انیمیشن «نبرد خلیجفارس» که بازتابهای زیادی در رسانههای غربی داشت را فرهاد عظیما کارگردانی کرده است.
برای ساخت این انیمیشن نامهای به نیروی قدس سپاه فرستاده شد تا از خودش اجازه گرفته شود. اما در پاسخ، نوشته شده بود: اشکالی ندارد ولی «اسم این حقیر برده نشود» و در نهایت این فرمانده در انیمیشن «نبرد خلیج فارس» بدون نام ماند.
شباهت چهره در بادیگارد
دلدادگی حاتمیکیا به حاجی سبب شد تا در فیلم «بادیگارد» برای شخصیت اصلی فیلمش از چهره سردار سلیمانی وام بگیرد.
به وقت شام و راه شهید
حاتمیکیا فیلم «به وقت شام» را نیز تحتتاثیر شخصیت سردار ساخته، چرا که برای ساخت این فیلم ماجرای حوادث سوریه و مبارزه با داعش را دستمایه کار خود قرار داد؛ البته در این فیلم نیز کاراکتری با شخصیت سردار پرداخته نشده بود.
فیلم لشکر ۴۱ ثارالله کرمان
نوجوانانی که به ٢۳نفر مشهورند، اغلبشان از لشکر ۴۱ثارالله کرمان به جنگ اعزام شده بودند و فرمانده این لشکر، حاجی بود. در این اثر نمایشی نیز شخصیت سردار به تصویر کشیده نشد بود.
سردار شهید، شخصیتی است که میتوان برای فیلم و سریال از تمام لحظات زندگیش الگوبرداری کرد و برای مردم و جوانان به تصویر کشید. فرماندهای ولایتمدار و خدمترسان به مردم و در همه ی لحظات زندگیش گوش به فرمان ولایت. فرماندهای که یک شخص نیست، یک مکتب است.
تولید فیلم و سریال در خصوص زندگی سردار ضروری است و میطلبد این مسئله با دقت و راهبری مسئولان سینما و تلویزیون مدبرانه جلو رود.
به قلم پگاه پرهون
نمایش بی حد تبلیغات از رسانه ملی چنان گسترده شده که گاهی فکر میکنیم کنترل پخش از دستان مسئول مربوطه خارج شده است. پخش طولانی مدت تبلیغات باعث کلافگی مخاطبین رسانه ملی شده که بهتر است مسئولین امر بیشتر از پیش به فکر چاره باشند.
در سالهای گذشته با شروع ایام سوگواری سبک نمایشی تبلیغات تلویزیون نیز تغییر میکرد، اما متاسفانه در سال جاری شاهد آن بودیم که در بعضی روزها آگهیهای بازرگانی با همان تنالیته و کنتراست رنگهای روشن و آهنگهای شاد قبل، از رسانه ملی پخش گردید!
با پیشرفت تبلیغات تلویزیونی و گسترش سرویسهای مختلف، روز به روز شاهد پیشرفت و گسترش و تنوع در تهیه و تولید آنها هستیم که البته موجب رشد مصرفگرایی در جامعه اسلامی و ناامیدی قشر متوسط و ضعیف جامعه شده است.
بزرگنماييهاي غير واقعي و فريبنده و برجسته نمایی دور از واقعيت، براي تبليغ محصولات از جملهی اين تضاد ارزشي است و سوءاستفاده از نگرشهاي مذهبي مردم و همچنین ترغيب آنها به خريد کالاهای تبلیغی امري ناپسند است که به وفور در تبليغات بازرگاني رسانه ملی ديده ميشود.
خرید بیش از اندازه برای پر کردن یخچال که فضای بزرگتری نسبت به نیاز مصرف یک خانواده دارد یا تهیه جهیزیه لوکس، چیزی جز به نمایش گذاشتن ثروت و قدرت در عموم جامعه ندارد. پخش چنین آگهیهای بازرگانی از صداوسیمای اسلامی، باعث سردرگمی مخاطبین میشود که آیا رویکرد و اهداف انقلاب اسلامی با نمایش تبلیغات در رسانه اسلامی همخوانی دارد یا خیر؟!
مصرفگرایی عبارت است از اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و داراییهای مادی که در اثر گسترش سرمایهداری در اروپا بهوجود آمد. توسعه انواع فروشگاههای بزرگ، تنوع کالاها و ایجاد مدگرایی در جامعه باعث شد مردم هر چه بیشتر و در زمان کوتاهتری به سمت کالاها و استفاده از آنها سوق یابند.
رسانه ملی با پخش برخی تبلیغات بازرگانی که موجب تغییر فرهنگ ایرانی اسلامی شود، نباید مبلغ فرهنگ غرب باشد.
اگر عوامل متعددی چون پخش آگهیهای بازرگانی و تبلیغ اجناس غیر ضروری باعث گسترش فرهنگ مصرفگرایی در جامعه شود، میتواند ایجاد کنندهی عقدههای روانی در افراد و تشدید آن باشد. پخش تبلیغات از رسانه میتواند ارزشهایی مانند قناعت و زهد در جامعه را کمرنگ جلوه داده و در مقابل، به دنیاطلبی و لذتطلبی ارزش بخشد که این خود مایه رشد و گسترش مصرفگرایی است و منجر به ایجاد پیامدهای نادرستی از جمله: شکاف طبقاتی بین اقشار جامعه، فشار هنجاری بر افراد و خانوادهها و تغییر فرهنگ ایرانی و اسلامی در جامعه میشود.
برخی تبلیغات تلویزیونی جهت جذب بیشتر مخاطب و حتی فریب آنها، به جای آن که در راستای خدمت به تولید ملی و کارآفرینی تولید محتوا کنند، مردم را به سمت فرهنگ مصرفگرایی ترغیب میکنند؛ آن هم در شرایطی که برای تهیه کوچکترین کالای روزمرهشان هم دچار مشکل هستند.
آگهي نبايد متضمن فريب و فراتر از واقعيت باشد و كالا يا خدمات مورد نظر را با ادعاي خلاف واقع، برتر از آن تصويرسازی کرده و نشان دهد. همچنين ملزم است از اغراق بپرهيزد.
پیامهای بازرگانی سیما میتوانند به نمادی از آگاهی بخشی برای مردم بدل شوند که از کیفیت، کاربرد و دوام اجناس و کالاهای ایرانی حمایت کنند.
صداوسیمای جمهوری اسلامی بابرنامهریزی، نظارت و کنترل بیشتر و دقیقتر تبلیغات بازرگانی میتواند در بازنمایی سبک زندگی و بینش اسلامی کمک شایانی نماید.
پگاه پرهون دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات
نبض صداوسیما|@iribnabz
چند سالی است که با رشد کاربران شبکه های اجتماعی، افرادی در این شبکه ها مشغول به فعالیت شده اند که از شبکه های داخلی، سینما و سیمای ملی به شهرت رسیده اند. امروزه نام دیگری برای شهرت برگزیده اند به نام سلبریتی کسانی که با حرفه بازیگری به شهرت و محبوبیت رسیده اند به رهبران فکری جامعه تبدیل شده اند که از شبکه های مجازی برای گسترش افکارشان استفاده می کنند. مستند تروکاژ با استفاده از تصاویر ارشیوی در یک خط داستانی به این موضوع، سلبریتی پرداخته است. از نظر موضوعی برای جامعه اسلامی مهم و حساس است. تاریخچه و جریانات را به وضوح شرح داده است. دارای طرح روایی منسجم است اما شلوغی در تصاویر و تغییرات سریع و پشت سرهم که باعث عدم تمرکز مخاطب به موضوع می شود همان طور که میتواند جذابیت ایجاد کند اما در بعضی از دقیقه ها سرعت در پخش تصاویر و زیر نویس باعث گمراهی و جدا شدن مخاطب از هدف مستند می شود.
فعالیت های سلبریتی های داخلی از طریق شبکه اجتماعی اینستا گرام که با ایجاد و به راه انداختن کمپین ها و هشتگ ها باعث اختلال در امور کشور میشوند که در مستند تروکاژ با اشاره کوتاه از آن عبور می کند. سلبریتی های که با نمایش گذاشتن زندگی های مجلل باعث یاس و ناامیدی در بین مردم و تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی می شوند که در این مستند کمتر به ان پرداخته شده است.
مستند سلبریتی هایی که به رهبران فکری تبدیل شده اند و افکار عمومی به راه می اندازند و به نوعی خط فکری را تغییر میدهندرا نشان میدهد اما برای بی بندباری و بی قانونی سلبریتی های داخلی راهکار و چاره ای اشاره نکرده و راهکاری برای این معضل اجتماعی نپرداخته است شناختن رهبران فکری جامعه و افرادی که توسط مردم به شهرت و ثروت رسیده اند نیز اهمیت دارد مستند تروکاژ به کارگردانی محمد هادی نعمتی و به تهیه کنندگی احسان شادمانی به موضوع ضریف و دقیقی پرداخته که انتظار می رود در سال های اینده به طور دقیق تر به مسائل حقوقی و قانونی سلبریتی ها نیز بپردازد و راهکار دهد. وقتی این مستند پخش شود مردم متوجه دغدغه های ستاره های کشورشان می شوند. سلبریتی های که دغدغه شان با مردم انقلابی ایران متفاوت است اما در مواقع حساس به کارشناس مسائل سیاسی و فرهنگی و دیگر تبدیل می شوند همان طور که در اخر مستند به سلبریتی ها میگوید: شما بیسواد هستید پس در همه زمینه ها احضار نظر نکنید. جملات کلیدی که پایان مستند را برای بیننده جذاب می کند. سلبریتی های ایرانی حقوق و قوانین جامعه اسلامی را نادیده می گیرند و هرطور که بخواهند در شبکه های اجتماعی فعالیت می کنند. ازکارگردان انتظار می رود که مستندی برای ارائه راهکار در این زمینه تولید شود.
نویسنده: پگاه پرهون
سینماپرس: مستند ماح به کارگردانی سید عباس طهماسبی به مدت پنجاه دقیقه و به نویسندگی سیاوش معصومی به موضوعی که دغدغه جامعه اسلامی است
به گزارش سینماپرس، مستند ماح به کارگردانی سید عباس طهماسبی به مدت پنجاه دقیقه و به نویسندگی سیاوش معصومی به موضوعی که دغدغه جامعه اسلامی است و بنابر سفارشات اسلام اولین پایگاه و بنای اتحاد مسلمانان در طول تاریخ، مسجد پرداخته است. مستند ماح گرایش و جذب نوجوانان و جوانان به مسجد را با تلاش های فردی دغدغه مند به تصویر می کشد رزمنده و جانباز حاج مسعود گواهیان در مسجدی به نام امام حسین(علیه السلام) برای نشان دادن اهمیت این پایگاه، در شهرستان جهرم به فعالیت فرهنگی و عقیدتی و اقتصادی پرداخته تا نوجوانان و جوانان نسل چهارم انقلاب اسلامی را با مسجد اشنا کند. حاج مسعود گواهیان پایگاه های بسیج و مکان های آموزشی، رشد و سرگرمی که مدنظرش دارد را در مسجد خلاصه می کند. مستند ماح یک مجموعه گزارش های که در طول زمان در مسجد صورت گرفته با طراحی یک سیر داستانی برای گزارش دادن به مخاطب ساخته شده است. به گونه ای مستند گزارشی در قالب داستان میتوان آن را معرفی کرد که به خلا فضای دینی برای نوجوانان و جوانان شهرستانی در جنوب غربی استان فارس پرداخته شده است.
خط سیر داستانی مستند از نظر طراحی و قرار گرفتن موضوعات در کنار هم برای مخاطب منسجم به نمایش گذاشته است. در بعضی از موضوعات سوال پیش می اید که چرا بعضی از صحنه ها به نمایش در می اید اما توضیحات خیلی کوتاه و گذرا است بعضی از اطلاعات و موضوعات سطحی پرداخته شده و عمیق نیست. در جند جمله کوتاه بیان می شود. تصاویر و موقعیت های زمانی مختلفی برای نشان دادن فعالیت های مسجد نشان داده میشود که از نظر محتوایی چندان ارتباطی با موضوع شخص حاج گواهیان ندارد. با افرادی که مصاحبه می شود فقط نام شان نوشته می شود اما نوع همکاری و اشنایی و فعالیت شان در مسجد بیان یا به صورت کوتاه نوشته نمی شود.
در این مستند ارتباط و اعتماد و مشارکت اجتماعی مردم و خانواده های نوجوانان و جوانان با مسجد را مشاهده می کنیم که د ر مراسم های ملی و مذهبی در مسجد حضور می یابند. حاج مسعود گواهیان که در کنار حفظ شئونات مسجد به تربیت و آموزش نوجوان و جوانان در عرصه های مختلف فرهنگی و اقتصادی و سبک زندگی انها پرداخته است. بنابر بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با ائمه جماعات استان تهران به نکاتی در خصوص اهمیت مسجد و جذب جوانان فرموده اند: «که امر محبوب و مطلوب دنبال نماز برویم؛ نه بهعنوان یک تکلیفِ از سر بازکردنی؛ بهعنوان یک چیز شوقانگیز، یک چیز جذّاب. خب، مسجد بر محور چنین گوهری شکل میگیرد؛ اجتماعی است بر گِرد یکچنین حقیقت درخشانی. بنابراین مسجد اهمّیّت دارد، پایگاه است؛ همچنانکه معروف شده در زبانها واقعاً پایگاه است. نهفقط پایگاه برای فلان مسئلهی اجتماعی، [بلکه] مسجد میتواند پایگاه همهی کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسانسازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابلهی با دشمن و زمینهسازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرتافزاییِ افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا. (و به همین ترتیب) مسجد یک چنین جایگاهی است. (۳۱/۵/۱۳۹۵)
مسجد اولین سنگر مسلمانان است که در مستند ماح میبینیم که از مسجد شروع کردند و به نتیجه و بازدهی هم رسیده اند. یکی از نیاز های جامعه اسلامی و انقلابی امروز از نظر آشنایی و همبستگی در میان نوجوانان و جوانان به این موضوع پرداخته است. حاج گواهیان خود را مسئول اعتقادات و اینده جوانان، نوجوانان و تمام افرادی که مستحق کمک هستند می داند و در این مسیر با کمک دوستان رزمنده و ایثارگرش اینبار به جای خاکریز های مناطق عملیاتی از سنگر مسجد با مخالفان اسلام میجنگند و در این راه پیروز هستند و فرهنگ شهادت و شهید پروری را نیز در این مستند میتوان به خوبی لمس کرد. محتوای مستند که به صورت گزارشی برای معرفی افراد و مسجد پرداخته است اما چندین سوژه دیگر در مستند دیده می شود که میتوان به تنهایی به انها پرداخت و مستندات ناب دیگری را نیز تهیه کرد. کارگردان در زمینه سوژه به خوبی توانسته در این مستند زوایه های مختلف سوژه و اهمیت مسجد را در قالب تصویر بیان کند.
نویسنده: پگاه پرهون
لینک کوتاه : tps://www.cinemapress.ir/news/129642/
کد خبر129642
آدرس در راه نوشت: https://blog.ammaryar.ir/%D8%B9%D8%A7%D9%82%D8%A8%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%AD-%D9%BE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%88%D8%B9-%D9%85%D8%B3%D8%AC/