نقش پدر و مادر در تربیت فرزندان
یکی از عوامل ضعف خانوادههای امروزی، کاهش نقش پدر ومادر در خانواده است.
کودکانی که در غیبت پدر ومادر پرورش یافتهاند، زمینههای بروز بزهکاری در آنان بیشتر است.
کودکانی که از تربیت و همراهی پدر ومادر بازی و تفریح و سرگرمی برخوردار بودهاند، ضمن داشتن روابط عمیقتری با دوستان، دارای خود کنترلی و مهارت بیشتر در بیان حالات هیجان خود و تشخیص احساسات و عواطف دیگران بودهاند.
والدینی که دخالت بیشتری در تربیت داشتهاند، فرزندان آنها علاوه برداشتن رفتار مسئولانه، حسن مسئولیت پذیری بالاتری در مورد رفتار خودشان داشته، کمتر دیگران و شانس و «اقبال بد» را به عنوان مشکلات رفتاری خود مطرح میکردند.
فرزندانی که پدران آنها به اندازه کافی در تربیتشان نقش داشتهاند، دارای توانمندی بیشتری در حل مسائل، مهارتهای کلامی و پیشرفت تحصیلی بودهاند.
مشاهدات بیانگر آن است افرادی که در بزرگسالی همدلی بیشتری با دیگران نشان میدهند، در کودکی از مشارکت صحیح پدر و مادر در تربیت خود بهرهمند بودهاند.
پسران نوجوان فاقد پدر به راحتی دچار اضطراب و ناراحتی میشوند.
در خانوادههایی که پدر حضور نداشته و یا وجودش بیتاثیر باشد. فرزند تمایل بیشتری به الگو قراردادن رفتار مادر نشان میدهد، این امر مشکلاتی را به ویژه برای پسران به وجود میآورد.
دختران خانوادههایی که در آنها مادر مسلط و پدر منفعل بوده است، در دوره نوجوانی و بزرگسالی و در ارتباط با مردان و تشکیل خانواده بیشتر دچار مشکل شدهاند.
ده مورد مهم در مورد کتابخوانی برای کودکان
هرروز دست کم ده دقیقه کاملاً شاد را به کتابخوانی با صدای بلند برای کودکان اختصاص دهید.
هر روز دست کم سه داستان برای کودکان بخوانید. حتی میتوانید همان داستان را سه بار برایشان تکرار کنید.
داستان را بلند و با حرکات و ادا و اطوار بخوانید. به صدای خودتان گوش دهید و یکنواخت و سرد و خسته کننده نباشید. بخشی را آرام بخوانید بعد صدایتان را بلند کنید، کارهای خنده دار انجام دهید و خیلی بخندید.
داستان گویی را خیلی شاد و لذت بخش انجام دهید و از آن لذت ببرید. هم خودتان و هم شنوندگان را شاد کنید.
داستانهایی را که کودکان خیلی دوست دارند، انتخاب کنید و آنها را بارها و بارها برایشان بخوانید و لحن خود را برای هر داستان هر بار همان طور حفظ کنید و درست با همان حالتها هر صفحه را برایشان بخوانید.
پیوسته در مورد همه تصویرها و هر چیز دیگری که در ارتباط با کتاب است، حرف بزنید و توضیح دهید.
شعرهای قدیمی را که بلد هستید بخوانید، ترانههای کودکانه را خیلی شاد همراه با حرکتهایی که دارند، برایشان بخوانید، دست بزنید، با یکدیگر بازی کنید، بالاو پایین بپرید.
برای کودکان خردسال دنبال ترانههای تکراری و کودکانه یا بخشهایی از کتاب باشید که در قالب شعر است و آنها را پیوسته تکرار کنید. برای این گروه، داستانها و کتابها باید خیلی کوتاه و مختصر باشند.
بازیهایی را در مورد چیزهایی که در صفحههای کتاب میبینید، انجام دهید. مثلاً بگذارید کودکتان شعرها را بخواند یا قسمت آخر هر شعر را تکرار کند. حرف اول نام خودتان و کودک را پیدا کنید و در موردش شعر بخوانید…. اما به یاد داشته باشید آموزش رسمی در کار نیست و همه چیز فقط یک بازی شاد است.
هرگز خواندن را به کودک آموزش ندهید، یا کتاب خوانی را موضوعی جدی و آموزشی نکنید.هر روز کتابی را با صدای بلند بخوانید، این کار را فقط برای لذت بردن از فرزندتان و در کنار او بودن انجام دهید، نه به خاطر این که برایش خوب است.
استاد حوزه ودانشگاه سرکار خانم مسعودیان
راهکارهای تربیتی جهت نمازخوان شدن فرزندانمان :
۱. خودتان الگوی خوبی باشید. اگرشمانمازعاشقانه و اول وقت نخوانید انتظار نداشته باشید فرزندتان نمازخوان شود.
۲. بعدازنماز کودک یکی دوساله به بالا رادرآغوش بگیرید و رفتاربامحبت تری با او داشته باشید تافرزند ببیندشما هر وقت نماز میخوانید مهربانتر میشوید و به این وسیله به نماز علاقه مند میشود.
۳. او را از کودکی به نماز جماعت و نماز جمعه و حرم و مساجدو مراسم مذهبی ببرید مخصوصا اگر برایش این مکانها را با جایزه وخاطره و تشویقی شیرین کنید.
۴. امر به نماز را درست وقتی فرزند به سن بلوغ رسید نگذارید بماند باید چند سال قبل از سن تکلیف او را مشتاق به نماز کنید و نماز را به آموزش دهید.
۵. برای مشتاق کردن کودک به نماز قبل سن تکلیف برای دختران یک چادر نماز و جانماز و مهر و تسبیح قشنگ وبرای پسرهم همین ها غیر از چادر را تهیه کنید.
۶. تا زمانی که به سن خاصی نرسیده و نماز برایش واجب نشده او را همیشه مجبور به نماز خواندن نکنید. مثلا میتوان قبل از اذان با کودک کمی بازی کرد بعد موقع اذان که شد بگویید دخترم اذان میدهند من میخواهم نماز بخوانم تو چه؟
دستور ندهیم پیشنهاد بدهیم.
۷. از کودکی هر وقت نماز میخواند به او محبت بیشتری کنید و نماز خواندنش را برای دیگران و در جمع خانواده و فامیل تعریف کنید و تشویق و تحسینش کنید.
۸. با خانواده های مذهبی و دوستان خوب معاشرت و رفت و آمد کنید.
۹. با ورود فرزندتان به دوره ی نوجوانی برای او دلیل بیاوریدکه چرا نماز بخوانیم ولی کوتاه بگویید و سریع رد شوید. انتظار تاثیر زود و سریع نداشته باشید زیرا نوجوان در دوران خامی است تا پخته شود و حرف شما را بفهمد زمان میبرد.
۱۰. نسبت به نماز خواندنش یا نخواندنش حساسیت زیادی نشان ندهید و مدام به او گیر ندهید .حساسیت زیاد جلو تفکر او را میگیرد و نماز با اجبار فایده ندارد بگذارید از درون مسئولیت پذیر شود.
۱۱. در دوران نوجوانی فرد دچار سردرگمی است و به دنبال انتخاب راه و هویت خود است به او راه درست را دهید و بگذارید زمان بگذرد و راهش را انتخاب کند. مدام نصیحتش نکنید بدتر گیج و کلافه می شود.
۱۲. از روش غیر مسقیم استفاده کنید مثل اهداى کتاب و سی دی و نرم افزار . هم میتوانید به او هدیه کنید و یا جایی جلو چشمش قرار دهید تا خودش ببیند واستفاده بکند.
۱۳. نوجوان به دلیل تغییرات هورمونی رشد دچار کمی سستی و احساس خستگی است خوابش زیاد شده و اکثرا سنگین خواب میشوند. شاید شمافکر کنید او تنبل شده . برای نماز صبح او را با دعوا و داد بیدار نکنید . او را با محبت و نوازش و بوسه و صدازدن با القاب زیبا مثل دختر عریزم و… بیدارش کنید. یک بار هم شایدکافی نباشد پس صبورانه یک بار قبل نماز خودتان و یک بار بعد نماز او را با محبت بیدار کنید.
۱۴. در جلو جمع مدام او را امر به خواندن نماز نکنید. پنهانی و با لحن پر از محبت به او یادآوری کنید.
۱۵. گاهی نوجوان به دلیل دیده نشدن با نماز نخواندن میخواهد خود را نشان تان دهد. پس او را ببینید و به او توجه کافی بکنید.
۱۶. هیچ گاه بچه های نمازخوان را سرش نکوبید و او را با آنها مقایسه نکنید، مقایسه اثر عکس دارد و او هم از نماز بدش می آید و هم از آن بچه ی نمازخوان.
۱۷. وقتی به سن تکلیف رسید برایش جشن عبادت بگیرید.
۱۸. نقل داستانهای شیرین و در حد سن کودک و نوجوان از نماز بزرگان و استفاده از اشعار و احادیث زیبا
۱۹. ترک مستحبات در ابتدای کار و طول ندادن نماز و رعایت توانایی کودک و نوجوان
۲۰. تقویت عشق و علاقه به اهل بیت که یکی از راههای جلب انسان به عبادت و نماز است.
و نکته پایانی : اگر در رفتار نماز خوانها مهر و محبت و انصاف دیده شود ، میل بچه ها به نماز خواندن بیشتر میشود…
استادحوزه ودانشگاه حداد پور جهرمی
اعتمادبنفس
تمرين
فهرستي از افرادي كه به نظر شما داراي اعتماد به نفس هستند و شخصا ميشناسيد را تهيه كرده و در كنار هر فرد ويژگي هايي كه آن شخص دارد و بخاطر داشتن آن ها تحسين مي كنيد بنويسيد و بگوييد چه پيشرفت هايي را در زندگي كسب كرده اند.
مثال : یاسمن شجاعت دارد و باعث شده كه براي بدست اوردن كار مورد نظرش بتواند به مديرش درخواست بدهيد.
پس از انجام تمرين بالا مطالب زير را توضيح دهيد.
افراديكه داراي اعتماد به نفس بالاتري هستند، احتمال موفقيت بيشتري داشته، آرامش دارند و اضطراب كمتري را تجربه مي كنند.
پذيرش شكست ها را دارند و براي ديگران تهديد نيستند ولي افراديكه اعتماد به نفس ندارند ، تنها و ناتوان بوده، دچار بدبيني و بي تفاوتي مي شوند، و سوء تعبير، ياس، آزردگي و خشم را تجربه مي كنند و افراديكه بطور غير واقعي اعتماد بنفس دارند رياست طلب، خودخواه و خود شيفته بوده و نسبت به خود، آگاهي كمي دارند.
در ادامه به عوامل موثر در ايجاد اعتماد بنفس مي پردازيم…
اعتمادبنفس
عوامل موثر در ايجاد اعتماد بنفس:
١-عوامل دروني:
الف-ژن ها: ژن ها در چگونگي رشد اعتماد به نفس نقش دارند زيرا آنها ساختمان وجودي و آرايش بيوشيمي فقر و بدن ما را تحت تاثير قرار مي دهند.
ب-تفاوت هاي فردي و ويژگي هاي شخصيتي
پ-خلق و خو و مزاج
ت-آمادگي و استعداد قبلي براي ابتلا به برخي مشكلات رواني
٢- عوامل بيروني:
الف) پدر و مادر
ب) موقعيت
پ) خواهران و برادران
ت)مدرسه و معلمان
ث)موقعيت در جامعه
ج) سبك زندگي
منبع:كتاب مهارتهاي زندگي ١ در آكادمي درمان شناختي .
اعتماد به نفس چیست؟
کسانی که دارای اعتماد به نفس هستندچه خصوصیاتی دارند؟
اعتماد بنفس یعنی باور فرد به توانایی های خودش،اعتماد به نفس خاص موقعیت است وکلی نیست.مثلا ممکن است شما آشپز خوبی باشیدواعتمادبه نفس داشته باشید ولی نتوانیدشنا کنیدودر مورد شنا کردن اعتماد به نفس نداشته باشید.
اعتماد به نفس محصول مجموعه مهارت های فرد است، یعنی توانمندی های که در حال حاضر می توان نشان بدهد.
افرادی که اعتماد به نفس دارند توانایی های خودرا می شناسندوماهرانه رفتار می کنند می دانندکه در هرموقعیت چه رفتاری مناسب تر بوده است،قاطعیت دارند،انتقاد پذیر وخودشان راسرزنش نمی کنندوآنکونه که هستند قبول دارند،سرزنده وپر انرژی هستند ومایلن ضعف ها واشتباهاتشان را بشناسند.
منبع:
کتاب مهارت های زندگی 1در آکادمی درمان شناختی.