روشهای طرح بحث در جلسات تربیتی
به منظور اداره جلسه و تشريح موضوع در جلسات تربیتی، ميتوان از روشهاي زير استفاده كرد:
هم اندیشی:
سرگروه موضوع را مطرح كرده و از هر كدام از اعضا بخواهد در خصوص اين موضوع اظهار نظر كرده و در نهايت جمع بندي مطالب را ارائه نمايد.
سخنرانی و پرسش و پاسخ:
سرگروه موضوع را مطرح كرده و پيرامون آن صحبت كند و هر يك از اعضا سئوالات خود را مطرح نموده و سرگروه، پاسخگو باشد.
مباحثه ای:
سرگروه موضوع را در جلسه قبل مطرح كرده و هر يك از اعضا در اين خصوص تحقيق نموده و در جلسه مطالب خود را ارائه نموده و سرگروه در پايان جلسه، جمع بندي نمايد و نكات اساسي و تأثيرگذار را بيان نمايد.
کنفرانسی:
موضوع جلسه از قبل به يك يا چند نفر واگذار شده و اين افراد پس از تحقيق و مطالعه پيرامون موضوع، نتايج را در جلسه مطرح نموده و سرگروه جمع بندي نمايد و نكات اساسي و تاثيرگذار را بيان نمايد.
نكات مهم:
- لازم است هر يك از اعضاي حلقه در زمان بيان مطالب، يادداشتبرداري كرده تا در موقع نياز با مرور مباحث جلسه، بهره برداري لازم ممكن باشد.
- به منظور ايجاد جذابيت و رفع خستگي، يك نفر به عنوان دبير جلسه، مباحث مطرح شده از سوي اعضاي حلقه را ثبت كرده و در زمان نتيجهگیري از آن استفاده نماید. بدین منظور دبیر جلسه میتواند از تابلو نیز استفاده کند.
اگر فرزندانمان در محبت احساس کمبود کنند و در برخوردهای اجتماعی، چه در محیط خانه چه در اجتماع ـ از نظر احساسی و عاطفی ـ اقناع نشوند و به سنین بالاتر بروند، دوگانگی شخصیت پیدا می کنند و زمینه های بهتر تربیت و هدایت در آن ها کاهش می یابد. در نتیجه، نظام های آموزشی و تربیتی نیز با افرادی سرگردان و عقده ای و بعضاً قانون گریز مواجه می شوند که نمی توانند کار چندانی برای اصلاح و تربیت آن ها انجام دهند
امام صادق(ع) در این زمینه می فرمایند: «حضرت موسی(ع) از خداوند پرسید: خدایا، برترین اعمال نزد تو کدام است؟ خداوند فرمود: دوست داشتن کودکان؛ زیرا من آنها را بر فطرت توحید خود آفریدم و اگر آنها را بمیرانم، همه آنها را، به رحمت خود، به بهشت داخل می کنم(مکارم اخلاق، ص247).
واقعییت ازدواج…
10 واقعیت اساسی درباره ازدواج
1- شما نمیتوانید فردی را مجبور کنید تا شما را دوست داشته باشد و هیچ کس توانایی خوشبخت ساختن صد در صد شما را ندارد.
2- هر چه میخواهید تلاش کنید، شما هیچگاه قادر نخواهید بود شریک خود را تغییر دهید، هر چند اگر شما خود را تغییر دهید، ممکن است شریک شما نیز تغییر کند.
3- اشخاص با اشخاص ازدواج نمیکنند، بلکه آنها با توهمات و خیالپردازیهای خودشان ازدواج میکنند.
4- یک ازدواج حقیقی درست از نقطه ای آغاز میگردد که توهمات پایان می یابند. چالش یک ازدواج آن است که کشف کنیم با چه کسی ازدواج کرده ایم.
5- عشق تنها یکی از عللی است که ما شریک خود را بر میگزینیم. (برخی اوقات مهمترین فاکتور نمیباشد)
6- به احتمال زیاد، خصلتها و صفات موجود در شریکتان که دیوانه وار خشم شما را برمی انگیزند، همان صفاتی هستند که در ابتدا شما را مجذوب شریکتان کرده بوده اند.
7-این غیر ممکن است که شما بدون تجربه کردن دوران درد و تنهایی یک رابطه را پشت سر بگذارید.
8-بزرگترین هدیه ای که میتوانید به فرزندانتان اعطا کنید یک ازدواج محبت آمیز میباشد.
9-موفقیت زمانی در یک ازدواج حاصل میگردد که هر کدام از ما به این واقعیت پی ببریم که نیازهای شریکمان حداقل به اهمیت نیازهای خودمان میباشد.
10- ازدواج بهترین فرصت برای رشد و بالندگی، غلبه بر حس خودخواهی و آموزش عشق ورزی میباشد.
فرهنگ خوب رفتاری.
اعتماد به نفس واقعی….
اعتماد بنفس حقيقي يك حس دروني مي باشد بدون وابستگي به جهان خارج، رويدادها، موفقيتها، شكستها و افراد ديگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعي بسيار نادر و ناياب ميباشد زيرا اغلب اعتماد بنفس ها كاذب و نقابي براي پنهان سازي اعتماد بنفس پايين است. اعتماد بنفس هاي غير واقعي را مي توان در موارد زير يافت:
اعتماد بنفسهاي كاذب: اينگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر ميباشند.مانند اعتماد بنفسهايي كه به جهت ثروت،شهرت،محبوبيت،به تن داشتن لباسهاي فاخر،قدرت و زيبايي ظاهر در افراد نمود مي يابند كه همگي كاذب بوده و ارتباطي به ماهيت واقعي فرد ندارند.
گستاخي: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه ميگيرند.اما پررويي نيز يك نوع نقاب براي استتار بي كفايتي و اعتماد بنفس پايين ميباشد.
متظاهرها: اينگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شكست ناپذير نشان ميدهند. اما از درون احساس پوچي و خلاء كرده و از شكست بسيار هراسانند.
همچنين اعتماد بنفس به مفهوم برتري داشتن، تكبر وخود بيني نميباشد زيرا اين خصوصيات رفتاري از اعتماد بنفس پايين نشات ميگيرند. اعتماد بنفس شما نبايد يك پديده مقايسه اي و رقابتي باشد زيرا در اين هنگام شما خود را در معرض احتياج و وابستگي به پذيرش ديگران قرار خواهيد داد كه با اعتماد بنفس واقعي و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نيازي به پذيرش، موافقت، تائيد، تشويق و دلگرمي ديگران ندارند. همچنين اعتماد بنفس بالا اينگونه نيست كه شما را از هر گونه ترديد، ياس ونگراني مصون بدارد بلكه تنها تحمل و غلبه بر آنها را براي شما آسانتر ميسازد.
عوامل موثر در ايجاد اعتماد بنفس:
١-عوامل دروني:
الف-ژن ها: ژن ها در چگونگي رشد اعتماد به نفس نقش دارند زيرا آنها ساختمان وجودي و آرايش بيوشيمي فقر و بدن ما را تحت تاثير قرار مي دهند.
ب-تفاوت هاي فردي و ويژگي هاي شخصيتي
پ-خلق و خو و مزاج
ت-آمادگي و استعداد قبلي براي ابتلا به برخي مشكلات رواني
٢- عوامل بيروني:
الف) پدر و مادر
ب) موقعيت
پ) خواهران و برادران
ت)مدرسه و معلمان
ث)موقعيت در جامعه
ج) سبك زندگي..
منبع:كتاب مهارتهاي زندگي ١ در آكادمي درمان شناختي .