در شهرستان نهاوند که 850 شهید گلگونکفن تقدیم انقلاب و اسلام کردهاند مادری زندگی میکند که برای اثبات عشق مادرانه به فرزند 17 ساله شهیدش کاری را انجام داده است تا همواره به یاد فرزند شهیدش باشد.
خانم گل بانو سوری مادر 75 ساله شهید عزتالله کرمعلی در اقدامی مادرانه در حال بافتن وصیتنامه فرزند شهیدش بر روی قالیچه است تا بتواند از این راه نام و یاد فرزندش را برای همیشه زنده نگه دارد.
خانم سوری در گفتوگو با خبرنگار سایت گرو، میگوید: شهدا حق بزرگی بر گردن همه دارند و ما باید همواره ادامهدهنده راه انها باشیم و امیدوارم این اقدام کوچک من که درراه فرزند شهیدم است موردقبول واقع شود.
وی ادامه داد: فرزندم بهعنوان یک نیروی بسیج باوجوداینکه سن کمی داشت، شور و شوق زیادی برای رفتن به جبهه داشت و سرانجام موافقت ما را برای حضور در جبهه گرفت و به جبهههای جنگ اعزام شد.
مادر شهید کرمعلی بیان کرد: فرزندم درحالیکه 17 سال بیشتر نداشت در اردیبهشت سال 1362 در منطقه قصر شیرین به شهادت رسید و نام خود را برای همیشه جاودانه کرد.
وی گفت: فرزند شهیدم این وصیتنامه را 10 روز قبل از شهادت نوشته است و گویا به شهدا الهام میشده که میخواهند اسمانی شوند.
خانم سوری ادامه داد: امسال نیت کردم که تا پایان سال بتوانم وصیتنامه فرزندم را بر روی قالیچه ببافم و قدم کوچکی درراه فرزند شهیدم بردارم که به فضل خدا تاکنون هم موفق بودهام.
وی افزود: کار بافتن وصیتنامه بر روی قالی در حالت عادی بسیار سخت و مشکل است و برای من هم که سواد نداشتم تقریباً غیرممکن بود ولی با کمک فرزندانم این کار را شروع کردم.
مادر شهید میگوید: با کمک اهالی محل و فرزندانم به کلاسهای نهضت سوادآموزی رفتم و به خاطر هدف بالایی که داشتم با این سن و سالم سواد خواندن و نوشتن را آموختم تا بتوانم وصیتنامه را بخوانم.
وی عنوان کرد: وقتی از فرزندانم درخواست میکردم وصیتنامه پسرم را برایم بخواند شور و شوقم برای بافتن آن زیاد میشد و به هیچچیز دیگری فکر نمیکردم.
آرزویم دیدار با رهبر انقلاب و تقدیم این قالیچه به ایشان است
مادر شهید کرمعلی گفت: برای بافت این فرش خیلی زحمت کشیدم و فرزندانم نیز به من خیلی کمک کردند و این قالیچه را با عمق عشق و ارادت مادرانه نسبت به فرزند شهیدم بافتهام.
وی ادامه داد: این قالیچه در ابعاد یک متر در 2 متر بافتهشده است و امیدوارم بعد از بافتن بتوانم این قالیچه را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کنم.
خانم سوری میگوید: برای بافتن این فرش همیشه وضو داشتم و با صلوات و خواند دعای فرج شروع به بافتن آن کردهام و ثواب این صلواتها را به روح فرزند شهیدم تقدیم کردهام.
وی افزود: هدفم از بافتن این فرش زنده نگهداشتن یاد و نام فرزند شهیدم و سلامتی مقام معظم رهبری است که امیدوارم خداوند این کار هرچند ناچیز را از من قبول کند.
محمد کرمعلی برادر شهید کرمعلی نیز در گفتوگو با ما گفت: مادرم با بافتن این فرش سعی دارد نشان دهد که همیشه یاد و نام شهدا در زندگی ما جاری است و واقعاً همیشه با صلوات و دعا شروع به بافتن این قالیچه میکرد.
وی گفت: بردار شهیدم در سال 1344 به دنیا آمد و باوجود سن کم به جبهه رفت و عشق و شور خاصی برای حضور در جبهه داشت و در تاریخ 24/02/1362 در منطقه قصر شیرین به شهادت رسید.
برادر شهید ادامه داد: برادرم این وصیتنامه را 10 روز قبل از شهادتش در 14 اردیبهشت سال 62 نوشته است و امروز توسط مادرم بر روی قالیچه بافتهشده است.
وی گفت: بافت این قالیچه چند ماه به طول میکشد و مادرم با تلاش و با مدد گرفتن از روح برادر شهیدم آن را طوری بافته است که خواندن آن برای همه بهراحتی امکانپذیر باشد.
قالیچه وصیت نامه شهید
دربخشی از وصیتنامه شهید عزتالله کرمعلی که بر روی قالیچه بافتهشده است؛ آمده: با سلام به حضور رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با درود به روان پاک شهدای اسلام قبل از هر چیزی اگر توفیق شهادت پیدا کردم از تمام دوستان و آشنایان و برادران و خواهرانم عذر میخواهم که نتوانستم از همگی شما خداحافظی کنم، امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید و از دعای خیر در حق این بنده شرمنده کوتاهی نکنید که امید من به همین دعاهای شما است.
اکنونکه در جبهه نبرد حق علیه باطل به سر میبرم، اگر لیاقت آن را پیدا کردم درراه دین جان ناقابل خود را نثار کنم؛ از پدرو مادر و دیگر دوستان و آشنایانم میخواهم که بعد از شنیدن خبر شهادتم هرگز برای من اشک نریزند و لباس سیاه به تن نکنند و متأثر نشوند بلکه خوشحال باشند چراکه ما به مطلوب خود رسیدیم.
قالیچه مادر شهید
اما همیشه و در هر کاری که انجام میدهید اسلام را ملاک قرار دهید و رضای خدای تبارکوتعالی را در نظر بگیرید و درهرحال گوشبهفرمان امام باشید و سخنانش را که بهجز قرآن و احادیث چیز دیگری نیست در متن زندگیتان قرار دهید و به آن عمل کنید.
شهید آوینی
نوروز رستاخیز خاک است و عید صیام، رستاخیز جان و انسان روح کبریایی است که در خاک فقر دمیدهاند. با نوروز جسم جهان تازه میشود و با صوم، جهان جان، که انسان است.جسم و جان اگرچه تعارض ذاتی ندارد، اما در این جهان از هم انتزاع گرفتهاند، چنانکه جمال و کمال نیز چنینند، نادر است آنکه زیبائی صورت با زیبائی سیرت جمع شود. آنجا که آن یکی هست، این یکی نیست. خاک محتاج زمستان است تا پذیرای بهار شود، و جان محتاج صوم است تا روح به ابتذال ربیع واصل شود.
تا خورشید عشق از افق جان طلوع کند، و نسیم لطف بورزد و درخت دل به شکوفه بنشیند، و این بهار درون است.