قال رسولُ اللّه(صلی الله علیه و آله) سَيِّدُ الأعمالِ ثَلاثُ خِصالٍ پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) می فرماید
سرورِ كارها سه چيز است
1. إنصافُكَ النّاسَ مِن نَفسِكَ ،
انصاف داشتن با مردم،
2.و مُواساتُكَ الأخَ في اللّه ِ عَزَّ و جلَّ،
كمك و همدردى با برادر دينى،
3.و ذِكرُ اللّه ِ تَعالى عَلى كُلِّ حالٍ .
و به ياد خداوند متعال بودن در همه حال.
منبع
بحار الأنوار ۹۳/۱۵۰/۳
قال الامام زين العابدين عليه السلام
يَقُولُ الله يَا ابْنَ آدَمَ- ارْضَ بِمَا آتَيْتُكَ تَكُنْ مِنْ أَزْهَدِ النَّاسِ- ابْنَ آدَمَ- اعْمَلْ بِمَا افْتَرَضْتُ عَلَيْكَ تَكُنْ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ- ابْنَ آدَمَ اجْتَنِبْ مِمَّا حَرَّمْتُ عَلَيْكَ- تَكُنْ مِنْ أَوْرَعِ النَّاس
امام سجاد عليه السلام فرمودند
خداوند ميفرمايد پسر آدم خشنود باش بآنچه به تو داده ام زاهدترين مردمى
عمل كن بآنچه بر تو واجب نموده ام از عابدترين اشخاصى
و بپرهيز از حرامها تا با ورع ترين مردم باشي
منبع
بحار الأنوار الجامعة جلد ۷۵ صفحه ۱۳۹ باب ۲۱ وصايا علي بن الحسين ع
و مواعظه و حكمه
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
ما مِن قَطرَةٍ اَحَبَّ إلَی اللهِ عَزَّوجَلَّ مِن قَطرتَینِ: قَطرةِ دَم فی سَبیل اللهِ، وَ قَطرَةِ دَمعٍ فی سوادِ اللَّیلِ لا یُریدُ بِها عَبدٌ إلاّ اللهَ عزَّو جَلَّ
هیچ قطره ای نزد خدای متعال، محبوبتر از دو قطره نیست: یکی قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود، دیگری قطره اشکی که در تاریکی شب فقط به خاطر خدا ریخته می شود.
منبع
الخصال، ج ۱ ص ۵۰
شرح حدیث
آنچه به عمل انسانها ارزش می دهد اخلاص است
در تعابیر قرآن و حدیث، این اخلاص با تعبیرهایی مانند «لله» و «فی سبیل الله» بیان شده است؛ یعنی برای خدا و در راه خدا
در میدانهای جنگ، در طول تاریخ خونهای بسیاری ریخته شده است، اما آن قطره ی خونی ارزش دارد و نزد خداوند قیمتی و محبوب است که در راه خدا و در مسیر یک جهاد الهی و مقدس باشد.
در شبهای تار، بسیاری چشمها می گریند، یا از درد و فقر و بیماری، یا از دوری و مهجوری و تنهایی. اما قطره اشکی که در دل شب از چشم یک شب زنده دار مخلص ریخته می شود و نشانه دلدادگی بنده به محبوب ازلی یعنی خدای قادر متعال است، ارزشمند و محبوب خداست.
در قرآن کریم، از بندگانی ستایش شده است که وقتی آیات الهی بر آنان تلاوت می شود، به سجده می افتند و گریه می کنند و گریه بر خشوع آنان در پیشگاه خداوند می افزاید
منبع
مریم ۵۸
اسراء ۱۰۹
در سخنان امام علی علیه السّلام نیز آمده است البُکاءُ مِن خَشیَةِ الله مفتاحُ الرَّحمَة
منبع
غرر الحکم، حدیث ۲۰۵۱
گریه از خوف و خشیت خدا، کلید رحمت است
خوشا به حال رزمندگان شهیدی که با خون و جان خویش، با خدا معامله می کنند، و خوشا به شب زنده داران متهجّد که در دل شب نجوای عاشقانه با خدا دارند
منبع
حکمت های سجادی ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام جواد محدثی
آثار گناه :ذلت و بیچارگی
وَإِذْ قُلْتُمْ یا مُوسَی لَنْ نَصْبِرَ عَلَی طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّک یخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِی هُوَ أَدْنَی بِالَّذِی هُوَ خَیرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَکمْ مَا سَأَ لْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِک بِأَ نَّهُمْ کانُوا یکفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ الْحَقِّ ذلِک بِمَا عَصَوا وَکانُوا یعْتَدُونَ
و (یاد کنید) هنگامی را که گفتید: «ای موسی! بر یک غذا شکیبایی نمی کنیم، پس برای ما از پروردگارت بخواه تا از آنچه زمین می رویاند، از سبزی اش و خیارش و سیرش و عدسش و پیازش، برای ما بیرون آورد.» (موسی) گفت: «آیا چیزی را که آن پست تر است جایگزین چیزی می کنید که آن بهتر است. در شهری فرود آیید؛ چرا که آنچه خواستید (در آنجا) برای شما هست.» و (نشان) خواری و بینوایی بر آنان زده شد؛ و باز گرفتار خشمی از جانب خدا شدند؛ این بخاطر آن است که آنان همواره به نشانه های خدا کفر می ورزیدند، و پیامبران را به ناحق می کشتند، این از آن روی بود که نافرمانی کردند و همواره [از حدّ] تجاوز می کردند.
نکته ها و اشاره ها
1⃣ بنی اسرائیل، به لطف الهی، توسط موسی علیه السلام از چنگال فرعون مصر نجات یافتند و نعمت های فراوانی به آنان داده شد، ولی آنان به جای سپاس گزاری، بهانه تراشی کردند و راه تجاوزگری و نافرمانی را در پیش گرفتند و به خاطر همین صفات و کارهای زشت، ذلیل و گرفتار خشم خدا شدند
2⃣تنوع طلبی یکی از صفات انسان است که می تواند سازنده و کمال آفرین باشد، ولی انسان نباید اهداف اساسی خود را فدای لذت طلبی و تنوع طلبی خویش سازد. تنوع طلبی دام شیطانی است که در جهان امروز نیز استعمارگران و شرکت های بزرگ تجاری از آن سوءاستفاده می کنند و مردم را به سوی محصولات رنگارنگ خویش می کشند و ثروت های آنان را به غارت می برند.
3⃣ این آیه به یک قانون تاریخی که بر قوم یهود حاکم شده اشاره می کند.
یهودیان در طول تاریخ گرفتار ذلت و خشم خدا بودند و هستند و همیشه با خواری و آوارگی و ناامنی زندگی می کنند.
آموزه ها و پیام ها
1⃣ ناسپاسی در برابر آیات الهی و پیامبران خدا، انسان را گرفتار خشم الهی و ذلت مستمر می گرداند
2⃣تجاوزگری و سرپیچی از دستورهای الهی، ذلّت زاست
3⃣قدرشناسی در برابر آیات الهی و پیامبران و پرهیز از گناه و تجاوز، انسان را از ذلّت دور می سازد (و عزّت آفرین است)
منبع
تفسیر قرآن مهر جلد اول، صفحه ۲۸۶
عباس بن علی(ع) دارای ویژگیهای معنوی خاصی مانند مقام تسلیم، تصدیق، وفا و نُصح در حد اعلی بود که در زیارت نامه آن حضرت ذکر شده و وجود چنین خصایصی باعث ممتاز گشتن وی از سایر شهداء شده است
یکی از راه های پی بردن به مقام و عظمت قمر منیر بنی هاشم (ع) مراجعه به زیارتنامه آن حضرت است که از امام صادق (ع) نقل شده: «أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ الْمُرْسَل؛ شهادت می دهم براى حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا، و خیرخواهى، براى یادگار پیامبر مرسل»، در این بیان شریف به چهار مقام ویژه عباس بن علی (ع) اشاره میشود
مقام تسلیم
«در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
با توجه به فرمایش امیرالمومنین(ع) «الدُّنیَا دارٌ بالبلاءِ مَحفوفَةٌ؛ دنیا سرایی است که به بلا پیچیده شده است»، در مواجه با مشکلات، بلاها و مصیبتها چندین عکس العمل معنوی مانند توکل، صبر، رضا و تسلیم قابل تصور است و در این میان، مقام تسلیم برترین آنهاست
زیرا توکل عبارت است از آنکه قدرت انسان مستغرق و فانی در قدرت حق تعالی شود، همانطوریکه مقام رضا یعنی اراده انسان مستغرق و فانی در اراده خدا شود، و مراد از مقام تسلیم نیز آن است که علم انسان مستغرق و فانی در علم حضرت حق شود به عبارتی دیگر: در مقام توکل شخص برای خود اراده و قدرتی میبیند، لکن اراده و قدرتش را تفویض به وکیل میکند
اما در مقام رضا، شخص راضی، برای خود اراده و قدرتی نمیبیند، آنچه از حق تعالی صادر میشود موجب خشنودی اوست، در مقابل تلخیها و سختیها که لازمه زندگی دنیاست هرگز احساس نارضایتی ندارد، بلکه باخشنودی و رضایت کامل تحمل میکند، و زبان حال و قالش این است
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد ای عجب من عاشق این هر دو ضد
تفاوت مقام صبر با مقام رضا این است که انسان در مقام صبر تلخی میبیند ولی برای رسیدن به ثواب تحمل میکند از باب «إنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِساب [زمر/10] البته صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد اما انسان در مقام رضا اصلا تلخی نمیبیند، بلکه بلا و مصیبت را لطف الهی تلقی میکند و آن را نشانه اعتنا و توجه محبوب به خود میداند. مقام تسلیم از مقام رضا هم بالاتر است، چون در مقام رضا هر چه حق تعالی مقرر فرموده موافق طبع شخص است. اما در مقام تسلیم انسان برای خود طبعی نمیبیند تا موافق یا مخالف باشد، در مقام تسلیم خودی نمیبیند تا بگوید من پسندم آنچه را جانان پسندد، بلکه خود و هرچه دارد را تسلیم حق تعالی میکند، و حضرت ابالفضل (ع) دارای مقام تسلیم بود
مقام تصدیق
قدم بعد از تسلیم تصدیق است. انسانی که تسلیم محض شد مَحرم می شود و به مرحله ای می رسد که به صدق و حقانیت صاحب ولایت پی می برد. در جریان عاشورا، برخی از افراد در رابطه با قیام سید الشهداء (ع) اظهار نظر می کردند و ایراداتی داشتند، ولی در هیچ منبعی ذکر نشده که قمر بنی هاشم (ع) در مقابل امام، اظهار نظری کرده باشد. این همان مقام تصدیق است که هر چه امام بفرماید را صدق بداند.
مقام وفا
عباس بن علی (ع) مصداق أتم و أکمل وفای به عهد و باقی ماندن بر بیعت بود که خداوند مومنان را این چنین توصیف می کند: «الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمیثاق رعد/20 آنها که به عهد الهى وفا مىکنند، و پیمان را نمیشکنند
وفاداری حضرت ابالفضل (ع) نسبت به صاحب ولایت جلوههای گوناگونی دارد، مثلا زمانی که دو مرتبه برای او امان نامه می آوردند، هر دو را با قاطعیت رد می کند و یا در شب عاشورا زمانی که امام بیعتش را از اصحاب بر می دارد، نخستین کسی است که اظهار وفاداری میکند و عرضه می دارد: «لِمَ نَفْعَلُ ذَلِکَ لِنَبْقَى بَعْدَکَ لَا أَرَانَا اللَّهُ ذَلِکَ أَبَدا؛ دست از یاری تو برداریم که بعد از تو زنده باشیم ؟ خدا هرگز نخواهد که بعد از تو زنده باشیم» یا زمانی که به شریعه فرات می رسد در حالی که در اوج تشنگی است، اما به احترام لبان خشکیده امام زمانش، قطره ای آب نمی نوشد و مشک را پر از آب می کند و به سمت خیمه حرکت می کند.
مقام نُصح
نُصح به معنای خلوص است. قمر بنی هاشم (ع) نهایت خلوص را در انجام فرمان امامش به کار گرفت و در همه مراحل به عنوان یک سرباز ولایت انجام وظیفه کرد. حتی در آخرین لحظات، وقتی برای تهیه آب می رود در مسیری گام بر دارد که هزاران تیر انداز و مبارز در کمین نشسته اند و با آن که صدها توجیه برای نرفتن و آب نیاوردن می توانست بیاورد، ولی تمام همتش انجام وظیفه و بر آورده کردن خواسته امامش بود بنابراین مقام تسلیم، تصدیق، وفا و نُصح در وجود حضرت عباس بن علی (ع) بود که وی را از سایر شهداء ممتاز می کند و به مقامی می رساند که به فرموده امام سجاد ع اِنّ
َ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ براى عبّاس (ع)، نزد خداوند تبارک و تعالى منزلتى است که همه شهدا در روز قیامت، به آن مقام غبطه می خورند.
منبع:
منتهی الآمال.