باران گرفت و سقف مدائن نشست كرد
دندانه هاى كنگره قصد شكست كرد
نورى به صحن معبد زردشتیان رسید
كآتشكده ز نابى آن نور مست كرد
بالا بلند آمد و هر ارتفاع را
در زیر پا نهاده و پایین و پست كرد
در هر دلى نشست و به شكلى ظهور داشت
این گونه بود كآینه را خود پرست كرد
وقتى سؤال كردم از او خود اشارهاى
در پاسخم به پرسش روز الست كرد
حُسنش به غایت است و ظهورش قیامت است
زیباترین هر آنچه كه زیباتر است كرد
فیض مقدسى و تعجب نمىكنم
این چیزها كه هست، نگاه تو هست كرد
شاعر:رضا جعفری
میلاد رسول اکرم(صل الله علیه وآله وسلم ) رابه مسلمانان جهان تبریک عرض میکنم.
پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) برترین پیامبران ورسولان وخاتم آنهاست وپس از او پیامبری نخواهد آمد.نام مبارکش چهار بار در قرآن آمده ونام دیگر ایشان احمد است که یکبار در قرآن آمده است.
ولی #القاب آن حضرت به عنوان
نبی،رسول،بشیر،نذیر،خاتم النبیین،الفاتح،نبی الرحمه،نبی التوبه ،نبی الملحمه،رسول ا…،الماحی،العاقب،المقفی،المصطفی،النبی الامی،طه ،یس و…
ده ها بار در قرآن ذکر شده است.
ایشان
فرزند
عبدا… بی عبد المطلب است
مادرش نیز
آمنه بنت وهب می باشد.
تولد ایشان در در عام الفیل وسال 570 میلادی و ماه ربیع الاول می باشد.آن حضرت دارای همسران متعدد بود ولی برترین آنها خدیجه بود که بنا بر مشهور از او دارای شش فرزند گردید وهمه نیز به جز حضرت زهرا(س)در عصر خودش از دنیا رفتند.
دوران ولادت وشیر خوارگی
عبدا.. پدر رسول خدا با آمنه دختر وهب ازدواج کرد ونور وجود آن حضرت در ایام تشریق(11-12-13 از ماه رجب)در رحم پاک آمنه قرار گرفت.طولی نکشید ه عبدا… برای تجارت با کاروان قریش رهسپار شام گردید اما در بازگشت از شام در اثر بیماری درگذشت ودر همان جا به خاک سپرده شد.آمنه مادر رسول خدا می گوید :چون به رسول خدا باردار شدم به من گفته شد که تو سرور این امت را باردار شده ای پس در هنگام تولد بگو او را از شر هر حسد برنده ای به خدا پناه می دهم ونام او را محمد بگذار.در هنگام تولد جدش او را به کعبه برد وبرایش دعا کرد.رسول خدا هفت روز از مادرش شیر خورد وروز هفتم عبدالمطلب برایش گوسفندی ذبح ونام مبارکش را محمد برگزید.
چون رسم اعراب بود که فرزندانشان را برای شیر خوردن به دست دایه های بادیه نشین می سپردند تا قوی شود ابتدا او را به زنی به نام ثویبه وسپس به مدت دو سال به زنی به نام حلیمه سپردند. حلیمه در مدت چهار سالی که سرپرستی ایشان را به عهده داشت صاحب برکات فراوانی گردید.سپس او رابه مادرش بازگرداند.
داوری حضرت محمد در نصب حجرالاسود
ده سال بعد از ازدواج با خدیجه در حالیکه حضرت 35 ساله بود سیلی ویرانگر در مکه جاری شد که در اثر آن دیوارهای کعبه خراب شد.قریش کعبه را خراب ودوباره از نوساخت اما وقتی خواستند حجرالاسود را نصب کنند سر اینکه چه کسی آنرا نصب کند بین بزرگان اختلاف افتاد وهر طایفهای می خواست این افتخار را نصیب خود کند.این اختلاف عمیق شد تا جائیکه نزدیک بود باعث جنگ بین آنان شود اما یکی از خردمندان پیشنهاد داد تا اولین کسی که وارد مسجد شد بین آنان حکم کند.ناگهان محمد وارد شد وهمه از این رخداد خوشحال شدند.حضرت پیشنهاد داد تا سنگ را در ردای او بگذارند وهر نماینده ای گوشه ای از ردا را بگیرد سپس حضرت سنگ را با دستان مبارکش در جای خود قرارداد واز بروز فتنه ای جلوگیری کرد
هنگام تولد پیامبر، چه اتفاقاتى روى داد؟
به هنگام میلاد رسول خدا، اتفاقات شگرفى به ظهور رسید و بسیارى از مورخان،از حوادث زیر، مقارن ولادت یاد کرده اند:
1. ایوان کسرى در مداین، لرزید و 13 یا 14 کنگره آن فرو ریخت.
2. آتشکده فارس، پس از هزار سال، خاموش شد.
3. دریاچه ساوه خشک گردید.
4. بتها، همگى به رو درافتادند.
5. نورى درخشش پیدا کرد که فضاى مکه را روشن نمود.
6. شیاطین که تا آن لحظه به عالم بالا راه داشتند و صداى ملائکه را مىشنیدند،براى همیشه، طرد شدند.
بیهقى درباره حوادث شب ولادت پیامبر، مىنویسد: «در شب میلاد پیامبر، ایوان کسرى به لرزه درآمد و شکست (ترک) برداشت و چهارده کنگره آن فرو ریخت. آتشکده فارس که پیوسته روشن بود، خاموش شد. دریاچه ساوه خشکید و موبد بزرگ در خواب دید که شتران تنومندى همراه اسبهاى عربى، از دجله گذشتند و در سرزمین ایران، پراکنده شدند» ابن شهر آشوب، افزون بر حوادثى که بیهقى گفته، از وقایع دیگرى به نقل از امام صادق(علیه السلام) یاد مىکند که حضرت فرمود: «در هنگام ولادت پیامبر عظیم الشأن، بتها به صورت، به زمین افتادند… پادشاهى نماند؛ مگر آنکه تاجش واژگون و زبانش در آن روز، بند آمد. کاهنان از دانش خود جدا شدند… در آن شب، نورى از سرزمین حجاز پدید آمد و منتشر شد و تا مشرق، گسترش یافت».
آغاز امامت و ولایت قطب عالم امکان، فخر زمان، آقا امام حجة ابن الحسن عسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف بر ساحت آن امام همام و تمام شیعیان آن حضرت تبریک و تهنیت باد.
شب امامت مهدی موعود (عجل الله)در حوزه علمیه حضرت نرگس (سلام الله علیها).
ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺑﺎﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﮔﻮﺷﻪﺀ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﮐﻨﺞ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻼ ﮔﺮﯾﻪﺀ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﺎﻣﺮﺍﺋﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ، ﺭﺍﻩ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺑﻠﺪﻡ
ﻟﻘﻤﻪ ﻧﺎﻧﯽ ﺑﺪﻩ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﻥ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﻗﺴﻤﺖ ﮐﻌﺒﻪ ﻧﺸﺪ ﺗﺎ ﮐﻪ ﻃﻮﺍﻓﺖ ﺑﮑﻨﺪ
ﺑﺮ ﺩﻝ ﮐﻌﺒﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺍﻍ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﺸﻬﺪ ﺭﻓﺘﻢ
ﺑﭙﺬﯾﺮﺵ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺣﺞ ﻓﻘﯿﺮﺍﻥ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﺧﻢ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺗﻮ ﻭ ﺟﺎﻡ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﺁﺑﻪ
ﻣﺎﺟﺮﺍﺋﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻞ ﺗﻮ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﻮﺳﻪﺀ ﺟﺎﻡ ﺑﻪ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ
ﺧﯿﺰﺭﺍﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺿﻪﺀ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﻡ ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﮑﺘﺎﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺪ
ﺗﺎﻫﻤﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺧﻮﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﺀ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭ ﺑﻘﯿﻊ ﺣﺮﻣﺖ ﺑﺎ ﺩﻝ ﺧﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ
ﮐﻪ ﻣﮕﺮ ﺩﺍﻍ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺮﻗﺪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﻢ ﻧﯿﺴﺖ
سید حمیدرضا برقعی