10 خرداد 1397
دوست دارم بنویسم اما قلمم نای نوشتن ندارد! گاهی اوقات دیگه کار از نامه نگاری و دلنوشته نوشتن گذشته، و دلت یک دلسیر گریه میخواهد. از آن گریههایی که ضجه دارد، نه از آنهایی که آهسته و زیرزیرکی هست، از آنهایی که هیچ کس نباشد خودت باشی و خدایت و فکر کنی… بیشتر »
1 نظر
11 اسفند 1395
نگاه ویژه ی الهی هستی که خلقت تمام عالم برای توبود …بعداز نور عظمت الهی ….خلقت نوری تو بود. یاس کبود چطوری در خانه ای باشم که دیگر نیستی! در خانه بویت را میشنوم… دیگر خانه مان تنور نمی خواهد تا آتش دل من است…. دیگر هیچ آبی آتش… بیشتر »
06 اسفند 1395
من چه بگویم،بگویم دلم گرفته،یا بگویم رو سیاهم،یا بگویم منتظرم،یا بگویم هنوز دلم را آب و جارو نکرده ام، چگونه بگویم،به خود بگویم یا به دیگران، آیا گوش دلم به این حرفها توجه میکند، کسی که عمری زندگی میکند فقط برای زندگی کردن،نه خود را میشناسد و نه… بیشتر »
06 مرداد 1395
سلام دوستان
چند روزی هست که هوای شهرمان ابری وبارانیست وبه گفته ی پیران جوان دل به لهجه جهرمی می گویند (چهل پسین) شروع شده ودردل تابستان گرم وسوزان عصر ها شاهد وزش بادهای شدید وبارش باران ولطیف شدن هوا درچند ساعت تجربه میکنیم.
خداوند میخواهد به مابگوید… بیشتر »
04 مرداد 1395
یا حضرت معصومه(سلام الله علیها)
دوست دارم از آخرین دیداری که با شما داشتم سخن بگویم که دیدم شما همیشه مرا میبینی واین من نابینا هستم که شما را منحصر به در ودیوار حرم میدانم ودر برابر چشمان شما هستم ومتوجه نیستم بانویی مرا میبیند که دارای کراماتی است… بیشتر »