نقش پدر و مادر در تربیت فرزندان
یکی از عوامل ضعف خانوادههای امروزی، کاهش نقش پدر ومادر در خانواده است.
کودکانی که در غیبت پدر ومادر پرورش یافتهاند، زمینههای بروز بزهکاری در آنان بیشتر است.
کودکانی که از تربیت و همراهی پدر ومادر بازی و تفریح و سرگرمی برخوردار بودهاند، ضمن داشتن روابط عمیقتری با دوستان، دارای خود کنترلی و مهارت بیشتر در بیان حالات هیجان خود و تشخیص احساسات و عواطف دیگران بودهاند.
والدینی که دخالت بیشتری در تربیت داشتهاند، فرزندان آنها علاوه برداشتن رفتار مسئولانه، حسن مسئولیت پذیری بالاتری در مورد رفتار خودشان داشته، کمتر دیگران و شانس و «اقبال بد» را به عنوان مشکلات رفتاری خود مطرح میکردند.
فرزندانی که پدران آنها به اندازه کافی در تربیتشان نقش داشتهاند، دارای توانمندی بیشتری در حل مسائل، مهارتهای کلامی و پیشرفت تحصیلی بودهاند.
مشاهدات بیانگر آن است افرادی که در بزرگسالی همدلی بیشتری با دیگران نشان میدهند، در کودکی از مشارکت صحیح پدر و مادر در تربیت خود بهرهمند بودهاند.
پسران نوجوان فاقد پدر به راحتی دچار اضطراب و ناراحتی میشوند.
در خانوادههایی که پدر حضور نداشته و یا وجودش بیتاثیر باشد. فرزند تمایل بیشتری به الگو قراردادن رفتار مادر نشان میدهد، این امر مشکلاتی را به ویژه برای پسران به وجود میآورد.
دختران خانوادههایی که در آنها مادر مسلط و پدر منفعل بوده است، در دوره نوجوانی و بزرگسالی و در ارتباط با مردان و تشکیل خانواده بیشتر دچار مشکل شدهاند.
تدبر در سوره ی یس
بسم الله الرحمن الرحیم
انما تنذر من اتبع الذکر و خشی الرّحمن بالغیب فبشره بمغفرة و اجر کریم (11)
تو تنها کسی را انذار میکنی و انذارت در حق کسی موثر واقع میشود که قرآن را تصدیق کرده و نادیده از رحمان خشیت داشته باشد، پس تو او را به آمرزش و اجری کریم بشارت بده (11).
اگر چه این انزار پذیران خیلی کم اند اما بالاخره عده ای هم می خوان ملکوتی بشوند .
فقط و فقط انزار تو در کسانی اثر می کنه که ذکر تو را پذیرفتند و نسبت به خدای خودشان خشیت دارند .
کسانی که ذکر را می پذیرند یک تکانی در درون می خورند ، ولی حواس مان باشد وقتی پذیرش در ما باشد شیطان هم بیکار نمی شود .
آقای فاطمی نیا :
« انسانی که حق را بپذیرد از اعمال او پیداست حرام ها را وحشتناک می بینه . انسان مطیع انسان عبد ذاکر است هر کار خیری بخواد انجام بده یاد خدا می کنه ، هر معصیتی هم بخواد انجام بده یاد خدا می افته .
اگر حین خلاف کردن تلنگری به دلت بیاد و به این تلنگر توجه کنی خداوند بر دلت موستولی می شود . »
خشیت یعنی ترس همراه با بزرگداشت ، تعظیم قلبی
یکی رو که خیلی بزرگ می بینی ازش خشیت داری .
اگر جرقه ای در جان ما خورد ، راحت ازش نگذریم .
خشیت مربوط به قلب است . از قلب صادر می شه ، در غیب هم خطا نمی کنه ، این شدت عشقه .
مثل آیت الله بهجت که پدرش گفت مستحبات و امورات حرام را انجام نده ، فقط واجبات .
در صورتی که پدرش کنارش هم نبود اما گوش کرد و به کجا رسید ؟ حالا ما در مقابل همسرمان چه طور هستیم ؟
در مقابل پدر مادرمان ؟
زن می خواد رشد کنه باید خوب شوهرداری کنه . خیلی هم سخته .
با سختی من ساخته می شوم . اهل بیت ما همه در سختی بودند .
این درس ها تا به مرحله ی عمل نیاد هیچ به درد نمی خوره .
التماس کن به خدا که خدایا بیزارم از چیزهایی که من را از تو دور می کند ، این بیزارم ، را در خودت ظهور بده .
انزار پیامبر در کسانی مؤثر هست که برای خدا حسابی باز کنند .
هر کسی انزار را پذیرفت خدا بهش بشارت می ده .
نماز ملفوظ و نماز مقبول
آیت الله جوادی آملی می فرمود:
دو نوع نماز داریم:
یکی نماز ملفوظ است یعنی نمازی که انسان فقط الفاظ را می خواند و نمازش در محدوده الفاظ است.
دوم؛نماز مقبول است یعنی نمازی که انسان را از گناه دور نگه می دارد ،چون قرآن فرمود :
ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر
راه تشخیص نماز مقبول از نماز ملفوظ در این است که،اگر نماز صبح توانست تا ظهر انسان را از گناه حفظ کند این نمازمقبول است،اگر نماز ظهر وعصر توانست تا شب انسان را دور از گناه نگه دارد ،چنین نمازی ،نماز مقبول است وگرنه نماز ی که بعدش گناه انجام شود،نماز ملفوظ است.
میلاد اولین دو نور عالم مبارک
زیباترین و اوج احساس یک خانم؛ لحظه مادر شدن هست. با تولد امام حسن علیه السلام در شب سه شنبه، نیمه ماه مبارک رمضان، فاطمه سلام الله علیها طعم زیبای مادر شدن؛ و علی علیه السلام طعم زیبای پدر شدن را چشیدند.
جبرءیل نام او را از آسمان آورد و بر پیامبر صل الله علیه وآله عرضه نمود. و فرمود: ” حق تعالی وحی فرمود که پسری از برای محمد صل الله علیه وآله متولد شده است؛ برو او را تهنیت و مبارک باد بگو که علی از تو به منزله هارون است از موسی…”
پیامبر درباره فضایل و مکارم اخلاق جناب حسن بن علی عیلیهما السلام چنین می فرمایند: “این کودک، ریحانه من است و همانا این پسر من، سید و بزرگوار است. امید می رود که حق تعالی به برکت او اصلاح کند بین دو گروه از مسلمانان".
منبع:
برگرفته از منتهی الآمال؛ شیخ عباس قمی
مصطفـی گفت :
من فـردا شهیـد میشـوم !
خیـال کـردم شوخـی میکنـد.
گفتم: مگـر شهـادت دست شماسـت ؟
گفت: نـه، من از خـدا خواستـم
و میدانم خـدا به خواست من جـواب میدهد؛
ولی من میخواهـم شمـا رضایـت بدهیـد.
نگاهش کـردم و گفتـم :
«یعنـی فـردا که بـروی دیـگر تـو را نمیبینـم؟»
مصطفـی گفـت: «نــه».
در صورتش دقیـق شدم چشمهایم را بستم
و گفتم : باید یـاد بگیـرم، تمریـن کنـم
چطور صورتـت را با چشـم بستـه ببینـم !
من، نمیدانستـم چطـور شـد که رضایــت دادم.
مصطفـی که رفت، من برگشتـم داخـل،
مصطفی هرگـز شوخـی نمیکـرد،
یقیـن کـردم که مصطفـی امروز اگـر بـرود،
دیـگر برنمیگـردد.
دويـدم و کُلت کوچـکم را برداشتـم !
نیتـم ایـن بـود که مصطفی را بزنـم، بزنـم به پایـش تـا نـرود.
اما دیـگر مصطفی رفتـه بـود و من نمیدانستـم چکار کنـم.
نزدیـک ظهـر، تلفن زنـگ زد و گفتنـد:
دکتـر زخمـی شــده.
بعد بچـهها آمدنـد که ما را به بیمارستـان ببرنـد.
وارد حیـاط که شدیـم، من به سمت سردخانــه دور زدم.
خودم میدانستم مصطفـی شهیــد شـده
و در سردخانـه است؛ زخمـی نیست.
به سردخانـه رفتم و یادم هست
آن لحظه که جسـدش را دیـدم، گفتــم:
«اللهم تقبل منا هذا القربان»
وقتی دیـدم مصطفی در سردخانـه خوابیده
و آرامش کامـل داشت، احساس کـردم
که پس از آن همه سختـی، دارد استـراحت میکنـد.
راوی : همسر شهید چمران
#سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران
۳۱ خــرداد مــاه