کودکان در خیالات و تصورات که از تلویزیون و اینترنت سرچشمه گرفته است زندگی میکنند.
درحال حاضر، تجربیات دوران کودکی و ساختار خانواده مانند گذشته نیست، زیرا هردو تحت تاثیر پیدایش فرهنگ پسامدرن تغییر یافته اند.
همچنین به تدریج، ساختار خانوادگی جدید و بسیار پیچیدهای که دیوید الکیند روانشناس غربی آن را خانواده آغازین مینامد. جایگزین خانواده هسته ای سنتی که متشکل از پدر، مادر و دو یا سه فرزند می شود.
در طی نیم قرن گذشته،تغییرات بارزی که در شیوه های ادراک، ارزش گذاری و احساس نسبت به خود و جهان اطرافمان صورت گرفته است.
تلویزیون، به دلیل دستیابی آسان کودکان به آن به سه شیوه خط حایل میان کودکی و بزرگسالی را از میان برده است؛ نخست، به این دلیل که تلویزیون هیچ گونه دستورالعملی برای درک و استنباط برنامههای خود به مخاطب ارایه نمیدهد.
دوم،اینکه تلویزیون انتظارات و توقعات پیچیدهای را بر ذهن یا رفتار مخاطبان خود تحمیل نمیکند.
سوم، اینکه تلویزیون میان مخاطبان خود قایل به تفکیک نمی شود.
مفهوم کودک به عنوان موجودی بی گناه و جدا از واقعیتهای خشن وتلخ دوران بزرگسالی، کمتر مصداق دارد.
مفهوم کودک در دوران معاصر تحت تاثیر تغییر ساختار خانواده ها ومتاثر از رسانهها، تغییر یافته است.
در گذشته افراد برای دسترسی به اطلاعات خصوصی مندرج در کتب، مجبور بودند خواندن را یاد بگیرند.
امروزه، تلویزیون اطلاعات بسیاری را به سهولت در زمینه خشونت و مسائل مربوط به بزرگسالان در اختیار کودکان قرار میدهد.
اکنون از شبکههای تلویزیونی، فیلمهایی نامناسب و زیان باری برای کودکان پخش میشود و ارایه دهندگان چنین فیلمهایی فقط به این اکتفا می کنند که در ابتدای فیلم چنین عباراتی را درج نمایند.«به دلیل محتوی و موضوع فیلم، نظارت والدین توصیه میشود.»اینترنت وشبکه های جهانی تارنماها نیز اطلاعات بسیاری را که کودکان بطور سنتی در گذشته به آن دسترسی نداشتند، در اختیار آنها قرار می دهد.
درحال حاضر، به دلیل مقررات آسان و ارفاق آمیز، کودکان و نوجوانان به سهولت از طریق ماهواره، تلویزیون های کابلی، نوارهای ویدیویی، سیدیها و دیویدی ها، به فیلمهای حاوی مسایل جنسی و صحنه های خشونت آمیز دسترسی دارند.
تحول دوران کودکی و نوجوانی به سبب تحولات خانواده ها،محیط کار ورسانههای جمعی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
کودکان و نوجوانان جامعه معاصر، تا حد زیادی تجربیات متاثر از فراواقعیت را جایگزین واقعیت کردهاند و برای آنها، مدلهای مجازی و شبیه سازیها به مثابه جهان طبیعی است. بنابراین فراواقعیت جایگزین واقعیت شده است.
در دنیای امروز رسانهها، مصادیق متعددی یافت میشود که در آن نمی توان خط حایل بین واقعیت و تخیل را به خوبی درک نمود.
یادداشت نویس: پگاه پرهون
منبع: مقاله لطمه به واقعیت در جهان کودکان و نوجوانان معاصر ،ایوجین آف. پروونز
گاهی اوقات برخی رفتارها خشمگینم میکند، برای تسکین عصبانیتم تنها یک جمله آرامم میکرد: «اگر تو هم مانند او رفتار کنی مثل او هستی!»
آرام شدنم لحظهای بود، بعد از ترک محل هجوم افکار و اوهام به ذهنم چنگ میانداختند و چوب توبیخ بر سرم میزدند که چرا جوابش را ندادم! اگر این بار نیش و کنایه و بیاحترامی دیدم حتما پاسخ میدهم!
اما باز هم مراعات حالش را میکردم یا به خودم میگفتم: بزرگتر است دیگر! تو کوتاه بیا! این کشمکش بین اوهام و وجدان بدجور نفس گیرم کردهبود، تا اینکه در اولین جلسه از کلاس فلسفه خداشناسی شرکت کردم! و چه خوش اقبال بودم که استاد قبل از شروع درس، بحثی اخلاقی را پیش کشید که پاسخ به نفس من بود… “
اگررفتار و برخورد کسی متناسب با شخصیت شما نبود، اگر نیش و کنایه هایشان خارج از حوصله شما بود، در مقابل رفتارشان صبر کنید و با این دید نگاه کنید که شاید او پلهای باشد برای پرورش روح شما، برای رسیدن به خدا و رسیدن به کمال، و این یک امتحان بندگی است.
دراین حالت است که نفس در حضور خدا آرام میگیرد و دیگر خشمگین نمیشود…” تنها معادلهای که جوابگوی نفس شد… آتش با آتش خاموش نمیشود…
به قلم:
پرهون
همه اعمال دینی که انجام داده بود روی کاغذ نوشته وبه من نشان داد.
خیلی منظم و محکم برنامه چیده بود.
نام نماز هایی را دیدم که من اسمش را اولین بار می خواندم…
به یاد کلام استاد اخلاق افتادم که می گفت قبل از اینکه سرعت بگیرید از لاستیک های ماشین مطمین شوید اگر لاستیک ها تحمل سرعت بالا را نداشته باشند می ترکد وماشین چندین بار روی زمین غلت میزند و واژگون می شود.
نفس هم تحمل فشار زیاد را ندارد مواظب باشید واژگون نشوید.
به قلم:
پرهون
عصر روز های پنج شنبه صدایی از پادگان می آید!
علیرضا….محمد….رامین….علی…
به مخابرات پادگان مراجعه کنند.تلفن با شما کار دارد!
آیا ما نیز آماده هستیم که صدایمان کنند آقا صاحب الزمان با شما کار دارد!
سربازان همه باهم مشغول خواندن سرود هستند.
اما فقط چند کلمه اش قابل فهم است.
ایران…پیروزی…اتحاد…
یکصدا و متحد می خوانند. وقتی من این آهنگ را می شنوم بی اختیار دوران یاد جنگ برایم زنده می شود با اینکه اصلا در آن دوران نبودم دلم برایش تنگ می شود، دلم برای جنگ تنگ نمی شود دلم برای شهدا و اتحاد بین مردم و مادران دلیر شهدا تنگ می شود….