بانو خدیجه از منظر قرآن
نام ایشان مستقیما در قرآن ذکر نشده است. اما در سوره مبارکه ضحی کریمه چنین درباره رسولش خطاب میکند.
(و وجدک عاءلا فاغنی؛ و تو را عاءله مند یافتیم پس بی نیاز ساختیم)
خداوند رسولش را بی نیاز کرد در آن دمی که عائله مند بود برای پیشبرد اسلام. خدا بی نیازش کرد به واسطه همسری رسول خدا با حضرت خدیجه سلام الله علیها. اگر رسول خدا صل الله علیه وآله رسول خداست برای هدایت عالمین، بانو خدیجه سلام الله علیها واسطه خداست در بر طرف کردن نیاز رسول خدا صل الله علیه وآله.
شاخصه معرفی این بانوی بزرگوار، ایمانی است که خود را با رضایت معصومانه رسول خدا صل الله علیه وآله هماهنگ می کردند و این هماهنگی بود که از طرفی ایشان را به احسان سوق می داد و از طرفی دیگر منجر به روشنی چشم رسول خدا صل الله علیه وآله می شد.
منبع
کتاب روایت قرآن از بانوان
در شهرستان نهاوند که 850 شهید گلگونکفن تقدیم انقلاب و اسلام کردهاند مادری زندگی میکند که برای اثبات عشق مادرانه به فرزند 17 ساله شهیدش کاری را انجام داده است تا همواره به یاد فرزند شهیدش باشد.
خانم گل بانو سوری مادر 75 ساله شهید عزتالله کرمعلی در اقدامی مادرانه در حال بافتن وصیتنامه فرزند شهیدش بر روی قالیچه است تا بتواند از این راه نام و یاد فرزندش را برای همیشه زنده نگه دارد.
خانم سوری در گفتوگو با خبرنگار سایت گرو، میگوید: شهدا حق بزرگی بر گردن همه دارند و ما باید همواره ادامهدهنده راه انها باشیم و امیدوارم این اقدام کوچک من که درراه فرزند شهیدم است موردقبول واقع شود.
وی ادامه داد: فرزندم بهعنوان یک نیروی بسیج باوجوداینکه سن کمی داشت، شور و شوق زیادی برای رفتن به جبهه داشت و سرانجام موافقت ما را برای حضور در جبهه گرفت و به جبهههای جنگ اعزام شد.
مادر شهید کرمعلی بیان کرد: فرزندم درحالیکه 17 سال بیشتر نداشت در اردیبهشت سال 1362 در منطقه قصر شیرین به شهادت رسید و نام خود را برای همیشه جاودانه کرد.
وی گفت: فرزند شهیدم این وصیتنامه را 10 روز قبل از شهادت نوشته است و گویا به شهدا الهام میشده که میخواهند اسمانی شوند.
خانم سوری ادامه داد: امسال نیت کردم که تا پایان سال بتوانم وصیتنامه فرزندم را بر روی قالیچه ببافم و قدم کوچکی درراه فرزند شهیدم بردارم که به فضل خدا تاکنون هم موفق بودهام.
وی افزود: کار بافتن وصیتنامه بر روی قالی در حالت عادی بسیار سخت و مشکل است و برای من هم که سواد نداشتم تقریباً غیرممکن بود ولی با کمک فرزندانم این کار را شروع کردم.
مادر شهید میگوید: با کمک اهالی محل و فرزندانم به کلاسهای نهضت سوادآموزی رفتم و به خاطر هدف بالایی که داشتم با این سن و سالم سواد خواندن و نوشتن را آموختم تا بتوانم وصیتنامه را بخوانم.
وی عنوان کرد: وقتی از فرزندانم درخواست میکردم وصیتنامه پسرم را برایم بخواند شور و شوقم برای بافتن آن زیاد میشد و به هیچچیز دیگری فکر نمیکردم.
آرزویم دیدار با رهبر انقلاب و تقدیم این قالیچه به ایشان است
مادر شهید کرمعلی گفت: برای بافت این فرش خیلی زحمت کشیدم و فرزندانم نیز به من خیلی کمک کردند و این قالیچه را با عمق عشق و ارادت مادرانه نسبت به فرزند شهیدم بافتهام.
وی ادامه داد: این قالیچه در ابعاد یک متر در 2 متر بافتهشده است و امیدوارم بعد از بافتن بتوانم این قالیچه را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کنم.
خانم سوری میگوید: برای بافتن این فرش همیشه وضو داشتم و با صلوات و خواند دعای فرج شروع به بافتن آن کردهام و ثواب این صلواتها را به روح فرزند شهیدم تقدیم کردهام.
وی افزود: هدفم از بافتن این فرش زنده نگهداشتن یاد و نام فرزند شهیدم و سلامتی مقام معظم رهبری است که امیدوارم خداوند این کار هرچند ناچیز را از من قبول کند.
محمد کرمعلی برادر شهید کرمعلی نیز در گفتوگو با ما گفت: مادرم با بافتن این فرش سعی دارد نشان دهد که همیشه یاد و نام شهدا در زندگی ما جاری است و واقعاً همیشه با صلوات و دعا شروع به بافتن این قالیچه میکرد.
وی گفت: بردار شهیدم در سال 1344 به دنیا آمد و باوجود سن کم به جبهه رفت و عشق و شور خاصی برای حضور در جبهه داشت و در تاریخ 24/02/1362 در منطقه قصر شیرین به شهادت رسید.
برادر شهید ادامه داد: برادرم این وصیتنامه را 10 روز قبل از شهادتش در 14 اردیبهشت سال 62 نوشته است و امروز توسط مادرم بر روی قالیچه بافتهشده است.
وی گفت: بافت این قالیچه چند ماه به طول میکشد و مادرم با تلاش و با مدد گرفتن از روح برادر شهیدم آن را طوری بافته است که خواندن آن برای همه بهراحتی امکانپذیر باشد.
قالیچه وصیت نامه شهید
دربخشی از وصیتنامه شهید عزتالله کرمعلی که بر روی قالیچه بافتهشده است؛ آمده: با سلام به حضور رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با درود به روان پاک شهدای اسلام قبل از هر چیزی اگر توفیق شهادت پیدا کردم از تمام دوستان و آشنایان و برادران و خواهرانم عذر میخواهم که نتوانستم از همگی شما خداحافظی کنم، امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید و از دعای خیر در حق این بنده شرمنده کوتاهی نکنید که امید من به همین دعاهای شما است.
اکنونکه در جبهه نبرد حق علیه باطل به سر میبرم، اگر لیاقت آن را پیدا کردم درراه دین جان ناقابل خود را نثار کنم؛ از پدرو مادر و دیگر دوستان و آشنایانم میخواهم که بعد از شنیدن خبر شهادتم هرگز برای من اشک نریزند و لباس سیاه به تن نکنند و متأثر نشوند بلکه خوشحال باشند چراکه ما به مطلوب خود رسیدیم.
قالیچه مادر شهید
اما همیشه و در هر کاری که انجام میدهید اسلام را ملاک قرار دهید و رضای خدای تبارکوتعالی را در نظر بگیرید و درهرحال گوشبهفرمان امام باشید و سخنانش را که بهجز قرآن و احادیث چیز دیگری نیست در متن زندگیتان قرار دهید و به آن عمل کنید.
برای چه نماز میخوانیم؟ برای خدا یا خودمان؟
برای چه ازدواج میکنیم؟
برای چه به مهمانی می رویم؟
برای چه؟؟ برای چه…؟
قرار است به پارک برویم.???? برای چه به پارک برویم؟؟
برای اینکه خوش بگذرد، تفریح کنیم، تا به آرامش برسیم.
بله برای تفریح رفتن *هدف* داریم.
ازدواج میکنیم چون به رشد و سعادت بالاتری برسیم. برای اینکه تغیرات مثبت پیداکنیم. برای اینکه به بهانه بودن دیگری، تمام استعدادهای خوبانم را ابراز کنیم.
⁉️نماز خواندمان برای خدابود یا برای خودمان؟!
اگر گمان کنیم که برای خدا میخوانیم ،محض یادآوری عباراتی را برایش تکرار میکنیم.
اگر برای خودمان بخوانیم تا بفهمیم که کجا هستیم و به کجا باید برسیم، تا به سوی خیر العمل شدن بشتابیم، آن وقت نماز، ما را اهل ادب و اخلاق بندگان میکنید.
بله دوستان، باید ابتدا هدف از هر کاری را مشخص کنیم
توجه به دلیل و فایده هر کار، اولین نکته ک مهمترین تمرینهایی است که می تواند فکر و ذکر روز و شبمان باشد.
????کسی که هدف از هر کارش را به دقت مورد بررسی قرار دهد، راهکارهای مناسبی که او را به هدف نزدیک می کند، پیدایت خواهد کرد…
امیر المومنین علیه السلام از قول پیامبر صل الله علیه وآله می فرمایند:
“چون قصد انجام کاری را داشتی در عاقبتش (علت، مسیر، راهکار، هدفش) اندیشه کن.
المحاسن، ج1،ص61
رهبر فرزانه انقلاب:
معرفت هاتان را بالا ببرید. عزیزان من! سقف معرفت خودتان را، سایت های سیاسی و اوراق روزنامهها و پرسه زدن در سایت های گوناگون قرار ندهید؛ سقف معرفت شما اینها نیست… امروز فضلای جوانی در حوزههای علمیه هستند که می توانند در این قسمت به مجموعهی جوان های دانشگاهی یاری بدهند… سطح معرفت دینی بالا برود؛ این یکی از کارهاست که حتماً لازم است. به نظر من آن کاری که مهم است انجام بگیرد، مطالعات اسلامی است.
انگشتر
وقتی که برای بار اول دیدم خیلی برایم جذاب بود چون روال غیر عادی داشت اما لحظاتی که گذشت وقتی به انگشتانش بیشتر دقت کردم آنچنان هم انگشتش زیبا نشده بود.
انگشترش را در بند میانه و دیگری را در بند بالایی زیر ناخنش قرار داده بود.
چند روزی گذشت…
مدام به زشت و زیبای این مسءله فکر میکردم…
زشت؛ قشنگ…
جذاب؛ غیر جذاب…
معمولی؛ خلاقیت…
کلاس؛ بی کلاس…
تا چشمم به این مطلب افتاد
چند روزی گذشت…
مدام انگشتش جلو چشمم بود
زشت و زیبا…
جذاب و غیر جذاب…
معمولی و خلاقیت…
کلای و بی کلاس…
تا چشمم به این مطلب افتاد …
مستحب است رساندن انگشتر تا آخر انگشت و مکروه است پوشیدن آن بر سر انگشت، چراکه آن از عمل قوم لوط است .
منبع
وساءل الشیعه ج3ص398 باب 50 شماره 1و2